عنوان بدترین خودرو کره ای ایران متعلق به کیا سراتو است این خودرو یکی از زشت ترین خودرو هاست که با قیمت حدودی 90000000تومان ارزش خرید پایینی دارد با توجه به تضاد قیمت بازار و کارخانه شایان ذکر است.
کیا سراتو
کیا سراتو جزء ماشینهایی است که فرمانپذیری آن در پیچها زیاد خوب نیست ولی حالت سردرگمی و شناوری ندارد. سواری این خودرو تیز است و بازخورد آن به خوبی در داخل کابین خودرو حس میشود. از ایننظر، مزدا و فولکس توجه بیشتری نسبت به طراحی خودرو داشتهاند، بهگونهای که فرمان آنها انعطافپذیری بیشتری داشته و کنترل سواری آنها بهتر است. با وجود بالاتر بودن قدرت موتور کیا، سرعت آن همچنان از بقیه پایینتر است. موتور با حجم 2,400 سیسی، به خودرو شتابی کم و بی سر و صدا بخشیدهاست. دیده شده که در مناطق شهری، علاوه بر تعویض دنده که با ارتعاش همراه است، خودرو در حین حرکت تکان و ضربه دارد.
![]() |
|
![]() |
![]() |
صندلیهای سراتو خیلی تخت و محکم هستند و نشستن بر روی آنها بیشتر شبیه به نشستن بر روی کیسه شن و ماسه است و ساپورت خوبی نیز از طرفین راننده ندارند. در فضای داخل سراتو، حجم بیشتر فضا در بخش جلو متمرکز شده است. در هر حال، صندلیهای عقب بسیار راحتتر از مزدا هستند. حجم صندوقعقب کیا با حجم صندوق گلف تقریباً یکسان است. همچنین، صندلیهای عقب آن تاشو هستند و توزیع وزنی آنها بهصورت 60/40 است. گفتنی است، برای تا کردن صندلیها ابتدا باید از طریق صندوق عقب، قفل صندلیهای عقب را باز کرد و سپس از دربهای کناری آنها را تا کرد.
![]() |
|
![]() |
![]() |
سراتو که در این گروه دومین خودرو از نظر قیمتی به شمار میرود، امکانات زیادی از جمله سانروف صندلیهای با روکش چرم مجهز به گرمکن، و تایرهای گودیر (Goodyear) است. شایان ذکر است،آنچه از همه جذابتر است، چراغ های کیلومتر سنج به آرامی روشن میشوند و نوار باریک قرمز رنگی در پیرامون کیلومترشمار ظاهر میشود. این نوار رنگی، رنگهای سیاه و مشکی صفحه کیلومتر را روشن کرده و بر زیبایی آنها بیش از پیش میافزاید. کنترل دکمههای روی فرمان تلسکوپی که قابلیت تنظیم ارتفاع نیز دارد، با دست بسیار راحت است. با همه این اوصاف، سوال بزرگ این است که چه کسی بین این و مزدا 3 این را انتخاب می کند
تینا خودرویی است که برای نخستینبار در سال 2003 و در ژاپن رونمایی شد. نسل اول این خودرو در فاصله سالهای 2003 تا 2008 به تولید میرسید اما نسل دوم آن که نسبت به گذشته کمی کوچکتر شده بود، در سال 2009 معرفی شد.
نامگذاری این خودرو همچون یادگیری زبان ژاپنی، در طول زمان فرآیندی پیچیده را طی کرده چرا که به عنوان مثال، تینا هماکنون در بازارهای استرالیا و یا نیوزیلند با نام نیسان ماکسیما و در بازارهای آمریکای شمالی با نام نیسان آلتیما شناخته میشود.
هرچند برای تینا در بازارهای جهانی سه نوع پیشرانه مختلف درنظر گرفته شده اما نمونههای وارداتی این خودرو عموماً از پیشرانهای شش سیلندر 2.5 لیتری (این مدل با نام 250XV مشهور است) با توانایی تولید 182 اسببخار و گشتاور 228 نیوتنمتر بهره میبرد.
سیستم تعلیق این خودروی 1550 کیلوگرمی نیز بگونه ای است که تحمل حداکثر وزن 2040 کیلوگرمی را برای آن امکانپذیر میسازد.
فرمان خودرو که مجهز به سیستم هوشمند سرعت است؛ متوسط شعاع چرخشی تینا را به 5.7 متر رسانده که نسبت به طول 4.8 متری آن نسبتا قابل قبول خواهد بود.
سیستمهای کمکی پایداری همچون EBD ، ABS ، TCS و نهایتا سیستم ضدلغزش VDC به صورت استاندارد در این خودرو دیده میشود.
ایربگهای سرنیشینان جلو، پردهای و جانبی که مجموعا به 4عدد رسیدهاند در مقایسه با سایر رقبای قدرتمند آن واقعا نا امید کننده ظاهر شده و هیچ حرفی هم برای دفاع کردن از خود نخواهد داشت.
ادوات داخلی هرچند طراحی سادهای دارند اما موقعیت دسترسی به آنها کاملا مناسب است. تریم چوبی دربها و چرم بکار رفته در داشبورد از کیفیت کاملا مناسبی برخوردار است.
نبود دوربین عقب یا حداقل سنسور دنده عقب یکی دیگر از مشکلات این خودروست. از طرف دیگر وقتی شخصا اقدام به نصب ایندو آپشن میکنید، از سوی نمایندگی احتمالا به باطلکردن گارانتی 36 ماهه خودرو خود متهم خواهید شد.
همانطور که انتظار میرود، باوجود گیربکس CVT شروع حرکت تینا کمی کند است. اما به فاصله چند ثانیه بعد، این گیربکس ضعف خود را جبران کرده و شتاب خوبی را در دسترس شما قرار خواهد داد و حتی ممکن است به عدد 9.6 ثانیهای نیز برای شتاب آن دست یابید.
اما این قضیه برای سرنشینان عقب کمی متفاوت است چرا که طراحی صندلیها بگونهای نیست که کاملا بدن را در خود جذب کند. از اینرو جابجایی سرنشینان عقب در عبور از پیچها، بسیار محتمل میشود.
این ویژگی برای رانندگی تهاجمی جوانان قطعا دردسر ساز است چرا که فرصت انجام عکسالعملهای سریع را کاملا از آنها میگیرد. طوریکه در حین تعویض سریع لاینها بویژه در سرعتهای 110 تا 120 این امر کاملا خود را نشان خواهد داد.
تصاویر پوشیده سانتافه new
جاسوسان صنعتی بلاخره توانستند تصاویری از هیوندای سانتافه یا IX45 را شکار کنند و به مجله های معروف خودروی دنیا بفروشند.
گرچه اتوموبیلهای مذکور در پوششها و رنگهای مختلف استتار شده اند، اما می توان رگه های طراحی محصولات جدید هیوندای را در این خودرو هم پیدا کرد. چراغها، جلو پنجره و داشبورد بسیار شبیه هیوندای سوناتا طراحی شده اند. طراحی کلی خودرو نیز نسبت به نسل قبل اسپورت و هیجان انگیز شده تا یکی از جذابترین کراس اور های اندازه متوسط بازار را رقم خواهد زد.
اطلاعات فنی خاصی درمورد این خودرو وجود ندارد. اما شایعه ها از طراحی یک موتور 4 سیلندر بنزینی توربو با قدرت 278 اسب بخار و گشتاور 364 نیوتن متر حکایت دارند.
فیس لیفت ix35
نمایشگاه ژنو 2013: امروزه خودروسازان برای فیس لیفت کردن خودروهایشان اصلاً زحمت نمیکشند فقط یک چراغ جدید روی خودروی خود میگذارند و آن را به اسم facelift راهی بازار میکنند.این قضیه در باره هیوندای و خودروی ix35 جدیدش هم صدق میکند که یکی از خودروهای خوش نام این شرکت هم بشمار میرود،فیس لیفت ix35 یا همان توسان در نمایشگاه ژنو امسال به طور رسمی رونمایی شد.
همان طور که گفته شد تنها چراغهای led و زنون در جلو و تغییر فرم چراغهای عقب به چشم جدید میآید و با دید کلی همان ix35 مدل 2011 را میبینیم.داخل کابین هم ظاهر خود را حفظ کرده است اما امکانات جدیدی نظیر صفحه نمایش 7 اینچی TFTبرای نمایش دادهها تعبیه شده است.مواد وتریم های این نسخه در درجهٔ بالاتری قرار دارد.این خودرو دارای چرخهای 17 اینچی میباشد.
البته نباید تنها به ظاهر توجه کرد،هیوندای برای راضی کردن مردم یک پیشرانه جدید برای سفارش در اروپا در نظر دارد،این پیشرانه از نوع ‘Nu’ 2 لیتری بنزینی GDI(پاشش مستقیم سوخت) میباشد که جایگزین موتور 2 لیتری ‘Theta II’ است.همچنین موتور 2لیتری دیزلی هم برای این خودرو محفوظ است.هیوندای برای این خودرو سیستمهای چون EGR LP و ESC در نظر گرفته است.پدال
با انتشار اولین تصاویر از مدل 2013 سوناتای هیبریدی، هیوندای معتقد است که تفاوت این هیبریدی نسبت با مدل های قبلی اش (که از 2011 تا 2012 تولید می شد) مثل تفاوت از زمین تا آسمان نیست! بلکه بهبود اجزای فنی این خودرو که هیوندای با شعار “حداکثر کارایی” به سراغ آنها رفته به خودی خود بهانه خوبی دست کره ای ها داده تا یکبار دیگر برای رقابت با هیبریدی های مطرح جهان آماده شوند . . .
پیشرانه سوناتای هیبریدی شامل یک موتور الکتریکی باقدرت 47 اسب بخار (7 اسب بیشتر از مدل های سابق)، پکیج باطری های لیتیوم/پلیمری با توانایی تولید 63 اسب بخار و خروجی 270 ولت و نهایتا یک موتور 2.4 لیتری بنزینی چهار سیلندر Theta II است که مجموع قدرت این سوناتا را به 206 اسب بخار می رساند.
پکیج باطری ها نسبت به سابق هم 2 کیلوگرم سبکتر – و به 40 کیلوگرم رسیده – و هم توانایی ذخیره کردن انرژی در آنها افزایش یافته؛ یکی از اثرات کاهش حجم این پکیج، افزایش گنجایش محفظه بار عقب از حدود 303 به 343 لیتر است. بهینه شدن سیستم بازیابی انرژی ترمزها و همچنین کاهش تلفات انرژی در گیربکس شش سرعته SHIFTRONIC هیوندای هم به نوبه خود توانسته اند زمان رانندگی در حالت تمام الکتریکی را افزایش دهند. اما یکی از ویژگی های بسیار خوب سوناتای هیبریدی ضریب درگ 0.24 آن بوده که حتی نسبت به برخی سوپراسپرت ها مانند پورشه 911GT2 RS با ضریب 0.34 و یا نیسان GT-R با ضریب درگ 0.27 هم پائین تر است.
و اما به سراغ مصرف سوخت این خودرو برویم که 6.5 لیتر در سیکل شهری، 5.8 لیتر در سیکل جاده ای و 6.2 لیتر در سیکل ترکیبی اعلام شده؛ اگر این اعداد را با مدل های سابق مقایسه کنیم خواهیم دید که به ترتیب 0.4 و 0.2 و 0.3 لیتر کاهش یافته اند. هیوندای برای مدل های 2013 این هیبریدی مواردی مانند سیستم کنترل پایداری و کنترل کشش، سیستم کمکی ترمز به همراه توزیع کننده نیروی ترمز، پشت سری های فعال، دو ایربگ برای سرنشینان جلو در کنار ایربگ پرده ای دو طرف، رینگ های 16 اینچی، LEDهای مخصوص روز، مه شکن های جلو، زه های کرومی اطراف بدنه، نمایشگر 4.2 اینچی و … را بصورت استاندارد عرضه می کند که قیمت پایه ای آن را برای بازار ایالات متحده به 25,650 دلار و البته بدون مالیات 795 دلاری می رساند.
اما اگر خوهان امکانات بیشتری هستید باید به فکر مدل های سوناتا لیمیتد باشید که با قیمت پایه ای 30,550 دلار مشخصه هایی مانند روکش چرمی برای فرمان و اهرم دنده، سیستم گرمایشی صندلی های عقب، سیستم راهیابی با نمایشگر لمسی، دوربین عقب، سیستم پخش 400 واتی Infinity ، سقف پانوراما، رینگ های 17 اینچی و آینه های حساس به نور دارند. هیوندای برای همه سوناتاهای هیبریدی خود 5 سال یا حدود 96,500 کیلومتر گارانتی اصلی و 10 سال یاحدود 161,000 کیلومتر گارانتی پیشرانه درنظر گرفته است.مجله پدال
مونتاژ، اقتباس و حتی کپی طرح و در نهایت طراحی استراتژی است که باعث شده امروز خودرویی مانند لیفان X60 به عنوان یک خودروی نسبتا مناسب چینی وارد بازار شود. تست این خودرو در مسیری به طول حدود 800 کیلومتر بهانهای شد تا کمی در نوع نگرشمان نسبت به خودروسازان چینی تجدید نظر کنیم.
حسن سفر طولانی با یک خودرو، پی بردن به ریزهکاریهای فنی و در کل رفتار آن در مواجهه با شرایط مختلف رانندگی و جادهای است. پیش از پا گذاشتن در رکاب جاده نگاهی به طراحی ظاهری این خودرو میاندازیم. سبک طراحی لیفان ایکس 60 آشناست. اگر کمی به خطوط گرد و نرم بدنه دقت کنید شباهتهایی را با سانتافه و صد البته فولکسواگن توآرگ و تویوتا RAV4 خواهید یافت. البته حجم پردازیهای بدنه اغراق آمیزتر از سانتافه است. در نمای روبهرو چراغهای بزرگ و زیبایی قرار دارند که در گوشهها مانند گوشههای دو چشم کمی کشیده شدهاند که نشان از دقت طراحان به جزئیات و ظرافت دارد.
جلوپنجره به سبک آئودی بلند و گسترده طراحی شده و حسی توام با قدرت را به بیننده القا میکند. در دو طرف سپر دو ورودی هوا قرار دارد که به نظر میرسد بیشتر در خودروهای اسپرت کوپه مورد استفاده است تا یک کراسآور شهری! پروژکتورها نیز در پایینترین بخش سپر یعنی، زیر ورودیهای هوا نصب شدهاند که به دلیل ارتفاع کم در مسیرهای خارج از جاده باید دقت داشت آسیب نبینند.
یک صفحه فلزی هم در زیر سپر قرار دارد که در زمان ورود و خروج از شیبها از برخورد سپر با سطح جلوگیری میکند. در نمای کناری یک خط یا حجم از زیر چراغهای جلو و کنار جلوپنجره آغاز میشود و با گذر از نمای جلو یک حجم زیبا دور گلگیر جلو تشکیل میدهد که با گذر از روی رکابها به دور گلگیر عقب هم میچرخد.
آینهها بزرگ طراحی شدهاند و در پشت آنها نیز یک راهنمای بزرگ به چشم میخورد. به عقیده نگارنده تنها نکته منفی در نمای جانبی ایکس 60، قطعات همرنگ بدنه است که قبل از ستون C و بین خط شانه و شیشه کابین عقب قرار دارد. چرا که به هیچ عنوان با زمینه تیره شیشهها در تناسب نیست.
رینگهای 16 اینچی ایکس 60 نیز که تا حدوی شبیه به رینگهای فراری 360 مودنا به نظر میرسد، در نمای جانبی دلربایی میکنند. نمای عقب این خودرو شاید حتی پویاتر از نمای جلو به نظر برسد. طراحان در نمای عقب توانستهاند در کمال سادگی طرحی ایجاد کنند که همانند بسیاری از هموطنانش خسته کننده نیست و در ضمن سبکی نسبتا اروپایی دارد. بیشترین امتیاز مثبت را در نمای عقب گرافیک مناسب چراغها میگیرد.
نمای داخلی؛ آرامش به سبک لیفان چینی!
نمای داخلی به سبک طراحی کرهایها بی شباهت نیست، اما شباهتش به تویوتا RAV4 ژاپنی انکار ناپذیر است. داشبورد ایکس 60 را میتوان به سه بخش تقسیم کرد. در بالاترین قسمت دریچههای سیستم تهویه مطبوع و کنترل سیستم صوتی خودرو قرار دارد. یک پله پایینتر دکمههای دوار تنظیم سیستم تهویه به صورت سه تایی نصب شده و در پایینترین بخش هم شیفتر گیرباکس جا خوش کرده است. دسته دنده نیز خوش دست و فواصل حرکتی آن کوتاه است که سبب کاهش زمان تعویض دنده و مانع از اتلاف گشتاور موتور میشود.
ارگونومی اتاق هر چند در حد خودروی مثل تویوتا RAV4 نیست اما راضی کننده به نظر میرسد و کاملا بر هموطنش MVM X33 میچربد. کارکرد تنظیمات سیستم تهویه خودرو به دلیل قرارگیری در محل مناسب، به سهولت انجام میگیرد. اما دکمههای تنظیم سیستم صوتی کمی دور از دسترس است و اگر روی صندلی راحت آن خوش نشسته باشید، باید برای تنظیم سیستم صوتی خودرو، کمی به سمت جلو حرکت کنید. که البته این مشکل با نصب ادوات تنظیم بر روی فرمان از سوی سازنده تا حدودی مرتفع خواهد شد و بدین ترتیب فضای بزرگ وسط فرمان هم به نحوی مورد استفاده قرار میگیرد.
اما جذابترین بخش کابین نورپردازی آبی ملایمی است آرامش را بر کابین ایکس 60 حکمفرمايي میکند. نورپردازی صفحه کیلومتر هم آبی رنگ است تا با نورپردازی کابین در تناسب باشد. دورشمار موتور بزرگترین دایره را در میان نشان دهندهها به خودش اختصاص داده و این بزرگی بی دلیل نیست، چراکه این نشاندهنده استوانهای در وسط میزبان سرعت سنج نیز هست که به سبک خودروهای اسپرت بهصورت دیجیتال سرعت را نشان میدهد و هرچند مدرن است اما هنوز نپخته و خام به نظر میآید. صندلیها نیز برای سه سرنشین کافی به نظر میرسند.
به دلیل اینکه این خودرو بهصورت تک دیفرانسیل و محور محرک جلو ساخته شده است تونل عبور گاردان در وسط خودرو وجود ندارد که این نکته سبب میشود در سفرهای کوتاه حتی سه نفر هم در کابین عقب راحت باشند. در کل وقتی داخل خودرو قرار میگیرید در مییابید که کابین جادارتر از آن چیزیست که از بیرون به نظر میرسد.
X60 چه در چنته دارد؟!
دیگر زمان آن رسیده بود که موتور 133 اسب بخاری X60 را وارد گود کنیم. موتور بسیار آرام روشن میشود. برای شنیدن صدای آن باید دور موتور را بالا برد اما ECU فقط تا دور موتور 4000 اجازه این کار را به شما میدهد! دلیلش هم این است که هیچ دندهای در گیرباکس درگیر نیست و انژکتورها در حالت خلاص بودن گیرباکس در دور 4000 کات آف میکنند تا به موتور آسیب نرسد.
با حرکت دادن شیفتر، دنده یک به نرمی در دل گیرباکس جای میگیرد و خودرو به آرامی شروع به حرکت میکند. در زمان حرکت به دلیل نرمی پدال کلاچ در رها کردنش باید دقت کرد تا خودرو حرکت ناگهانی نداشته باشد اما باید گفت این نرمی در عبور از ترافیک کمی از خستگی شما میکاهد.
موتور این خودرو با حجم دقیق 1794 سیسی میتواند در دور 6000 هزار 133 اسب بخار قدرت تولید کند. البته به محض رسیدن دور موتور به 4200 RPM، 168 نیوتن متر گشتاور نیز در اختیار شما قرار میگیرد. این موتور دو میل سوپاپ در سرسیلندر دارد و 16 سوپاپ هم که به صورت متغیر باز و بسته می شوند (VVT ) نقش مجراهای تنفسی آن را ایفا میکنند. سیستم جرقهزنی هم بهصورت چهار کوئل مجزا برای هر سیلندر است که در این سیستم دیگر نیازی به دلکو و یا کوئل دوبل نیست و برای هر سیلندر یک کوئل وجود دارد. با توجه به نسبت تراکم 10 به یک موتور بهتر است از بنزین سوپر برای آن استفاده کنید. اما اگر باک 55 لیتری آن را با بنزین معمولی هم پر کنید موتور دچار مشکل نمیشود.
با ورود به مسیرهای خارج از شهر و حرکت درون پیچها سیتم تعلیق و قوای محرکه ایکس 60 بیشتر مورد آزمایش قرار گرفت. گیرباکس 5 سرعته این چینی خوش سیما در دندههای 1 و 2 ضرایب مناسبی دارد، اما بیشترین کشش در سرعت بالای 60 کیلومتر را در دنده سه با این قد بلند چینی تجربه خواهید کرد. هر چند گشتاور تولید شده توسط موتور چهار سیلندر این خودرو زیاد نیست، ولی وزن 1330 کیلوگرمی آن برای خودرویی در این کلاس مناسب است. این وزن کم کشش مناسبی را برای ایکس 60 فراهم میکند. با توجه به محور جلو بودن این خودرو و ارتفاع آن تصور میکردیم خودرو در عبور از پیچها در محور عقب کمی دچار آشفتگی شود، ولی سیستم تعلیق فنر لول و اکسل یک تکه آن به خوبی از پس حفظ خودرو برآمد. حرکتهای سیستم فنر بندی در عبور از ناهمواریها قابل پیشبینی است چون میزان انعطاف پذیری آن زیاد نیست. ولی این انعطاف کم سبب وارد آمدن ضربه به کابین و سرنشینان نمیشود که نشانگر یک شاسی خوب است. فرمان راکاندپنیون این چینی هم خوش دست است و هم میتوانید شرایط جاده را با دردست گرفتنش احساس کنید. در عبور از ناهمواریها رفتار فرمان به گونهایست که به دستان شما ضربه نمیزند. بر روی قابلیتهای خارج از جاده این خودرو زیاد حساب نکنید چون برای این کار ساخته نشده است. اما ارائه گونه دودیفرانسیل با ارتفاع بیشتر از سوی کمپانی مادر میتواند یک گام بلند به سوی فروش بیشتر با توجه به قیمت کمتر از حریفان باشد. ترمزهای چهار چرخ دیسکی که مجهز به ABS و EBD هستند خودرو را به خوبی کنترل میکنند و بعد از ترمزهای متعدد هم از کارایی آنها کاسته نمیشود.
طول/عرض/ارتفاع خودرو به ترتیب برابر 4325/1790/1690 هستند که با این اندازهها در ترافیک و بهخصوص در مورد جای پارک مشکل خاصی نخواهید داشت. دید عقب با توجه به اندازه خودرو و برف پاککن و گرمکن شیشه عقب بد نیست و سنسورهای پارک نیز دیگر جایی برای گله باقی نمیگذارند. البته آینههای برقی جانبی هم با سایز بزرگشان دید خوبی را پدید میآورند. در حرکت رو به جلو دید مناسبی دارید ولی گوشههای سپر در میدان دید شما قرار ندارند.
سیستم صوتی سیستم صوتی لیفان ایکس 60 با 6 اسپیکر، راضی کننده است. این خودرو تنها به دو ایربگ راننده و سرنشین کناری مجهز است که از این حیث یک نمره منفی میگیرد. در مقوله ایمنی CHINANCAP به این خودرو چهار ستاره ایمنی داده است که با این حال از بسیاری از خودروهای وطنی ایمن تر است!
در پایان باید گفت این خودرو نمودی از ورود چینیها به گام سوم یعنی طراحی و تولید است و طولی نخواهد کشید که آنها نیز صاحب سبک خواهند شد. لیفان X60 به دلیل قیمت پایین و کیفیت مناسب (نسبت به قیمت) خودرویی مناسب است و یک خودروی خودروی تقلیدیست، نشان از عزم چینیها برای استقلال در طراحی خودرو دارد. در خصوص استهلاک آن نیز باید پس از گذر یک یا دو سال قضاوت کرد. و با این توصیفات کمکم چین را نیز باید به لیست کشورهایی که مدتها بعد از ما در صنعت خودرو گام نهادند، ولی از ماپیشی گرفتند افزود.
سدان جیلی EC7 توانست اولین خودروی چینی باشد که در تست تصادف موسسه Euro NCAP چهار ستاره از پنج ستاره را از آن خود می کند که در میان سایر خودروهای چینی، یک عنوان بزرگ محسوب می شود و تاکنون بالاترین امتیازی بوده که یک خودروی چینی بدست آورده است.
جیلی که سال 2010 بابت خرید ولوو سوئد به قیمت 1.8 میلیارد دلار از شرکت فورد، توانست نام خود را در اروپا هم مطرح کند، حدود 11 سال سابقه خودروسازی دارد. با این وجود هنوز تاثیر مهندسی ولوو روی محصولات این شرکت به چشم نمی آید.
خودروی EC7 از سری Emgrand است که شاخه لوکس خودروهای جیلی را دربر می گیرد و در سال 2009 بنیان نهاده شد.
جیلی EC7 امسال در بازار انگلستان عرضه خواهد شد. این خودرو دو نوع چهار در سدان و پنج در هاچبک را شامل می شود و از موتورهای 1.5 و 1.8 لیتری بنزینی بهره می گیرد. قیمت این خودرو در انگلستان با 5 سال گارانتی حدود 10 هزار پوند می باشد. این خودرو همچنین توسط شرکت جیلیران بصورت محدود وارد کشور ایران شده و و مجوزهای استاندارد را نیز اخذ نموده است. عرضه این خودرو به بازار با قیمتی در محدوده 30 میلیون تومان پیش بینی می شد.اکنون قیمت 53600000تومان را داراست
Geely Emgrand EC-7
جیلی EC7 وارداتی با موتور چهار سیلندر 1.8 لیتری (1792cc) 16 سوپاپ و با زمانبندی متغیر سوپاپها با توان 138 اسب بخار و گشتاور 172 نیوتن متر و گیربکس 5 سرعته دستی یا 4 سرعته خودکار به بازار خواهد آمد. شتاب صفرتاصد این مدل 12 ثانیه و حداکثر سرعت آن نیز 185 کیلومتر بر ساعت است که چندان چنگی به دل نمی زند. استاندارد آلودگی این خودرو یورو IV و میزان متوسط مصرف سوخت آن 6.5 لیتر اعلام شده اند.
مجله اتوکار انگلستان از سفتی صندلیها و جای پای سرنشینان عقب و کمربند ایمنی عجیب سرنشین وسط و فرمان بسیار سبک یاد کرده و در مقابل مزایایی چون نرمی سواری و امکانات خوب آن را برشمرده است.
طول مدل سدان 4.63 و مدل هاچ بک 4.39 متر می باشد. فاصله محورهای جلو و عقب 2.65 متر و عرض آن 1.79 و ارتفاع نیز 1.47 متر است. وزن خالص اتومبیل نیز 1280 کیلوگرم می باشد. ظرفیت 680 لیتری صندوق نیز از عجایب این خودرو است.
ممتازترین و گرانترین خودروی ساخت جیلی باید در بازار ایران با رقبایی مثل MVM530 و لیفان 620 با موتور 1.8 مقابله کند. رقابتی که کیفیت و قیمت می تواند باعث پیروزی یا شکست برای این خودرو باشد
نمایشگاه نیویورک 2013: کیا درحالی سومین نسل سراتو/فورت را در نمایشگاه نیویورک رونمایی کرد که حرف و حدیث های زیادی پشت سرش بود . . .
بعد از مدل سراتو 2014 سدان، کیا تصمیم گرفت که سومین نسل سراتو را با مدل کوپه شروع کند تا در آینده مدل های سدان و هاچبک آنرا نیز وارد بازار کند. در سومین نسل سراتو نمای جلویی خودرو به کلی تغییر کرده است.
اول از هر چیزی به جلوپنجره کوچک و فوق العاده باریک آن دقت کنید که در هیچکدام از مدل های جدید کیا استفاده نشده؛ حال به چراغ های جلو نگاه کنید که بیش از هر زمان دیگری شبیه مدل های هیوندای طراحی شده؛ آخر سرهم نیم نگاهی به ورودی هوای بزرگ ذوزنقه ای شکل سپر داشته باشید که بی شباهت با سپرهای جدید سیتروئن نیست!
طراحی نمای عقبی خودرو بسیار شکیل تر از نمای جلویی از آب درآمده؛ خوشبختانه طراحی مجدد چراغ ها و سپر عقب، دیفیوزری که در طرفین آن همچنان نیز خروجی های اگزوز خودنمایی می کنند، به همراه موارد دیگری مانند گلگیرهای برآمده و دو خط قرار گرفته در طرفین کاپوت هنوز هم به سراتوی جدیدی ظاهری نسبتا عضلانی بخشیده اند.
سراتوی کوپه در دو مدل SX و EX عرضه می شود؛ برای EX یک موتور 2.0 لیتری GDI با قدرت 173 اسب بخار و گشتاور 209 نیوتن متر و گیربکس شش سرعته اتومات آماده شده حال آنکه مدل SX موتوری 1.6 لیتری GDI توربو با قدرت 201 اسب بخار و گشتاور 264 نیوتن متر داشته و بصورت استاندارد نیز با گیربکس شش سرعته دستی (با امکان سفارش شش سرعته اتومات با پدال شیفتر) بفروش می رسد.
برای مدل های EX امکاناتی نظیر روکش چرمی فرمان، پاور ویندوز، رینگ های 16 اینچی با تایرهای 205/55، مه شکن، LEDهای چراغ جلو، دوربین عقب، رادیوی ماهواره ای SiriusXM و بلوتوث بصورت استاندارد خواهند بود. برای مدل های SX نیز مواردی مانند رینگ های 18 اینچی با تایرهای 225/40، LEDهای چراغ عقب، سراگزوزهای دوبل کروم کاری شده، جلوپنجره ای به رنگ مشکی براق، سپر جدید، پدال های آلومینیومی و کیت ترمزهای جلو بصورت استاندارد پیش بینی شده است.
همچنین برای هر دو مدل EX و SX امکاناتی نظیر سیستم راهیابی، رادیو HD، سیستم گرمایشی برای فرمان و صندلی های جلو، سانروف، استارت دکمه ای، تهویه دوگانه اتومات، صندلی 10 حالته راننده و آینه عقب حساس به نور و … بصورت سفارشی هستند
جیفاکتور: در اواخر دسامبر 2010 و زمانی که خودروسازان درحال اعلام آمارهای فروش سالیانه خود بودند، “جیم هنری” یکی از کارشناسان بخش اقتصادی شبکه CBS اعلام کرد: « علیرغم اینکه شرکت های کیا و هیوندای به رکوردهای فروش بسیار خوبی در پروسه 12ماه گذشته و در مقایسه با سال 2009 در بازار ایالات متحده دست پیدا کردند، اما مدیران این دو مجموعه در ایالات متحده برای افزایش این سقف زیرفشارهستند! زیرا روئسای کیا درحالی که فکر می کردند به فروش 600 هزار دستگاه تا پایان 2010 خواهند رسید، تا نوامبر2010 این رقم در 300 هزار دستگاه خلاصه شد که 100 هزار دستگاه آن تنها مربوط به فروش سورنتوی جدید بود. »
این اتفاقات درحالی رخ داد که میزان فروش کیا در همین بازار و در سال 2009 حدود 261 هزار دستگاه اعلام شد و کارشناسان پیش بینی می کنند با وارد شدن اسپورتیج جدید این خودرو خواهد توانست بدلیل قیمت و کیفیت بشدت رقابتی در بازار، گوی سبقت تعداد فروش را از سایر محصولات کیا برباید.
اسپورتیج اولین بار درسال 1993 و با چهره ای شبیه یک پراید شاسی بلند روی پلت فرم و پیشرانه مزدا “بونگئو” وارد بازار شد. سپس نسل دوم در سال 2004 با چهره ای کاملا متفاوت و با نگاهی به بازارهای جهانی اعلام حضور کرد و توانست با فروش حدود 200هزار دستگاه در سال 2009 (در بازار وسیع ایالات متحده) در لیست خودروهای قابل اطمینان موسسه ” کانسیومر ریپورتز ” و نهایتا در لیست بیست تایی موسسه Insure بعنوان دومین خودرویی سال 2009 با عنوان کمترین هزینه بیمه ای معرفی گردد.
البته در تست ایمنی که از سوی موسسه IIHS صورت گرفت، در بخش ایمنی سقف حائژ نمره ضعیفی شد وهمین مسئله سبب گردید تا موسسه فوق به کیا اعلام کند چنانچه بدنبال دریافت مجوزهای لازم برای فروش این خودرو در بازار ایالات متحده است باید به استانداردهای این مرکز، یعنی تحمل 3برابر وزن خودرو بر روی سقف اسپورتیج دست پیدا کند. اما در سال 2007 کیا در نمایشگاه دیترویت گونه ای مفهومی با نام Kue Concept رونمایی کرد که سرآغازی برای خلق نسل جدید اسپورتیج گردید.
اگر نگاهی به سگمنت های موجود در بازار بیاندازیم، گروهی که کیا اسپورتیج تصمیم گرفته در آن حکمفرمایی کند – معروف به گروه مرگ – مینی اس یو وی ها با رقبایی چون تویوتا Rav4 ، هوندا CR-V ، بی ام و X3 ، مرسدس بنز GLK ، هیوندای توسان ، آئودی Q5 ، فورد Escape و نیسان قشقایی وروگ است که با تمامی این اوصاف کمپانی کره ای یک شانس بزرگ برای تولید این خودرو یافت وآن آنالیز نقاط قوت وضعف تمامی رقبا برا رسیدن به بهترین خروجی بود.
به همین دلیل موتورهای که کیا برای این کامپک SUV در نظر گرفته دو نوع بنزینی Theta II از نوع 4سیلندر با گنجایش 2.4 و 2لیتربا قدرت های 172 و 161 اسب و یک مدل دیزلی 2لیتری 172اسبی که البته با جستجوی بیشتر در اینترنت به این مجموعه پیشرانه های 1.6 Gdi بنزینی و دو نوع 1.7 و 2لیتری CRDi توربو دیزل برای بازار اروپا هم یافت شد که البته گفته می شود یک نمونه دولیتری بنزینی توربو هم در آینده به این مجموعه اضافه می گردد که حدود 270 اسب قدرت دارد وهمان موتورمشترک با سوناتا توربواست.
جعبه دنده از نوع شش سرعته خودکار بوده که عکس العمل فرزی به تصویض ها نشان نمی دهد، به همین دلیل رسیدن به سرعت یکصد کیلومتر در 11.8 ثانیه (10.6 بصورت استاندارد) و 400 متر را با سرعت 130 کیلومتر و در زمان 18ثانیه طی می کند.
بدلیل وزن پایین 1397 کیلوگرمی و در نظر گرفتن 8.6 کیلوگرم برای یک اسب بخار و به کمک فرمان هوشمند که سبک به نظر می رسد، تقسیم نیرو و پایداری خودرو درمدل 2چرخ متحرک که در اختیار ما بود در حدی خوب بنظر می رسید که توانست تا حداکثر 0.79 جی فشار جانبی را تحمل کند که برای یک شاسی بلند کامپت از المانهای مثبت محسوب می گردد که با توجه به تقسیم میزان عرض بر ارتفاع و رسیدن به عدد 1.1 (که سنگ محک خوبی برای بررسی تعادل یک شاسی بلند است) و سیستم تعلیق مستقل در جلو و چند اتصالی در عقب، باعث ایجاد یک سواری خشک و اسپورت گردیده که در ردیف عقب بیش از جلو مشهود و ملموس بوده و ایجاد صدا در داخل کابین می کند و در برابر رقیب نرمی چون Rav4 به مشکل برخواهد خورد.
البته کیا اعلام کرده که مهندسین وی درحال کارکردن بروی فرمان پذیری وافزایش لذت سواری این مدل هستند تا کمی حرکات ریز بدنه درهنگان تعویض خطوط پوشش داده شود اما بهتر بود خودرو پس از تکمیل تمامی بخشهای فرایند تولید به بازارعرضه گردد.
سیسم ترمز هم بدلیل پشتیبانی مجموعه کمکی ترمز و ضد بلوکه، از خود چابکی وعکس العملهای خوب نشان داد ولی باید به این نکته اشاره داشت که تمامی تواناییهای این خودرو برای شهر تعریف شده ونباید فکر آفرود رفتن با آنرا چون شاسی بلند است درسر بپرورانید.
صندلی های جلو نیز در کنار تنظیمات دستی ( که در قشقایی نیز اینگونه است ) حالت اسپرت نداشته اما در ردیف جلو برخلاف عقب، بدن در آن بازی نمی کند ولی راحت بوده واین امر با ارگنومی خوب و فضای پا و شانه و کاهش فضای سر ترکیب شده است ، که اگرچه باید به دید بسیار ضعیف اطراف بدلیل طراحی ستونها A و C و درپوش موتور اشاره کرد که راننده را در هنگام دور زدن محتاط می کند، که چنین مشکلی تا حدودی دربرخی خودروهای این کلاس دیده شده اما در اسپورتیج شدت بیشتری دارد.
در مبحث ابعاد و در مقایسه با نسل گذشته نیز اکسلها 10میلی متر، طول 88 میلی متر، عرض 53 میلی مترافزایش وارتفاع هم 58 میلی متر کاهش یافته که همین امر سبب بیشتر شدن فضای پا و گردن و همچنین کاهش ارتفاع سر تا سقف – که برای افراد با قدی 180 سانتی مترمشکل ساز خواهد بود – گشته است.
حتی کیا دراین مدل برای سیستم الکترونیکی تلفن همراه والبته چند رسانه ای از سیستم UVO ماکروسافت سود برده که چیزی شبیه سیستم سینک فورد است ولی خوب مثلا سیستم جهت یاب بروی این مدل آپشن محسوب می شود!
در کل و در زمان کوتاهی که با کوچک دوست داشتنی کیا در سواحل نیلگون خیلج فارس گذراندیم آنرا نمونه ای ایده آل برای مصرف کنندگان خودروهای شاسی بلند شهری یافتیم، اگرچه پیشرانه 2 لیتری و جعبه دنده آن با توجه به وزن کمش از خود لختی نشان می دهند و سواری خشک و کابین و تایرهای صدا داری دارد ولی بدلیل هماهنگی قابل قبول تمامی قسمتها و عرضه یک باکس نسبتا کامل با توجه به قیمت رقبای موجود در بازار ایران چون قشقایی، توسان، X3 ،GLK وRav4 پیش بینی می شود با ورودش تمامی معادلات بازار را برهم بزند و بتواند مشتریان خانم بیشتری را بسوی خود جلب کند!
سایر مشخصات فنی کیا اسپورتیج اس.ال 2011
حجم موتور : 1998 سی سی ؛ چهارسیلندر ؛ شانزده سوپاپه
حداکثر قدرت : 161 اسب بخار در دور موتور 6200
حداکثرگشتاور : 194 نیوتن متر در دور موتور 4500
قطر پیستون در کورس : 86 در86 میلی متر
وزن خالص : 1397 کیلوگرم
شتاب اولیه : 10.6 ثانیه
حداکثرسرعت : 182 (کیلومتر بر ساعت)
ضریب پسا: 0.37cd
نوع جعبه دنده: 6سرعته خودکار
سیستم تعلیق جلو: مستقل با شمش پیچشی و سیستم ضد شوک گازی و میله های تعادلی
سیستم تعلیق عقب: نیمه بیضوی دو مرحله ای وسیستم مونوتیوب ضد شوک گازی و بازوهای تعادلی
تنوع محصول: نه مدل رنگ بدنه ، سه گونه رینگ و تریم داخلی
حجم مخزن سوخت : 55 لیتر
میانگین مصرف سوخت شهری : 11.7 لیتر در 100 کیلومتر
طول/عرض/ارتفاع : 4440/1885/1635 میلی متر
فواصل اکسل ها : 2640 میلی متر
رینگ و تایر عقب و جلو: 205 /70R 16
قیمت در زمان تست : حدود 18 هزار دلار ( 21میلیون تومان در جزیره کیش)
سایر امکانات: کروزکنترل، قفل مرکزی، بلوتوث، جک آی پاد، فرمان تلسکوپی، ترمز ABS ، شش عدد ایربگ، سیستم ثبات و پایداری، کنترل کشش، ترمز کمکی، کنترل باد تایرها، ترمز در سراشیبی، امکام نمایش عقب خودرو در آینه وسط، حسگر دید عقب، حسگر پنجره های جلو ، فرمان تلسکوپی امکانات