تینا خودرویی است که برای نخستینبار در سال 2003 و در ژاپن رونمایی شد. نسل اول این خودرو در فاصله سالهای 2003 تا 2008 به تولید میرسید اما نسل دوم آن که نسبت به گذشته کمی کوچکتر شده بود، در سال 2009 معرفی شد.
نامگذاری این خودرو همچون یادگیری زبان ژاپنی، در طول زمان فرآیندی پیچیده را طی کرده چرا که به عنوان مثال، تینا هماکنون در بازارهای استرالیا و یا نیوزیلند با نام نیسان ماکسیما و در بازارهای آمریکای شمالی با نام نیسان آلتیما شناخته میشود.
هرچند برای تینا در بازارهای جهانی سه نوع پیشرانه مختلف درنظر گرفته شده اما نمونههای وارداتی این خودرو عموماً از پیشرانهای شش سیلندر 2.5 لیتری (این مدل با نام 250XV مشهور است) با توانایی تولید 182 اسببخار و گشتاور 228 نیوتنمتر بهره میبرد.
سیستم تعلیق این خودروی 1550 کیلوگرمی نیز بگونه ای است که تحمل حداکثر وزن 2040 کیلوگرمی را برای آن امکانپذیر میسازد.
فرمان خودرو که مجهز به سیستم هوشمند سرعت است؛ متوسط شعاع چرخشی تینا را به 5.7 متر رسانده که نسبت به طول 4.8 متری آن نسبتا قابل قبول خواهد بود.
سیستمهای کمکی پایداری همچون EBD ، ABS ، TCS و نهایتا سیستم ضدلغزش VDC به صورت استاندارد در این خودرو دیده میشود.
ایربگهای سرنیشینان جلو، پردهای و جانبی که مجموعا به 4عدد رسیدهاند در مقایسه با سایر رقبای قدرتمند آن واقعا نا امید کننده ظاهر شده و هیچ حرفی هم برای دفاع کردن از خود نخواهد داشت.
ادوات داخلی هرچند طراحی سادهای دارند اما موقعیت دسترسی به آنها کاملا مناسب است. تریم چوبی دربها و چرم بکار رفته در داشبورد از کیفیت کاملا مناسبی برخوردار است.
نبود دوربین عقب یا حداقل سنسور دنده عقب یکی دیگر از مشکلات این خودروست. از طرف دیگر وقتی شخصا اقدام به نصب ایندو آپشن میکنید، از سوی نمایندگی احتمالا به باطلکردن گارانتی 36 ماهه خودرو خود متهم خواهید شد.
همانطور که انتظار میرود، باوجود گیربکس CVT شروع حرکت تینا کمی کند است. اما به فاصله چند ثانیه بعد، این گیربکس ضعف خود را جبران کرده و شتاب خوبی را در دسترس شما قرار خواهد داد و حتی ممکن است به عدد 9.6 ثانیهای نیز برای شتاب آن دست یابید.
اما این قضیه برای سرنشینان عقب کمی متفاوت است چرا که طراحی صندلیها بگونهای نیست که کاملا بدن را در خود جذب کند. از اینرو جابجایی سرنشینان عقب در عبور از پیچها، بسیار محتمل میشود.
این ویژگی برای رانندگی تهاجمی جوانان قطعا دردسر ساز است چرا که فرصت انجام عکسالعملهای سریع را کاملا از آنها میگیرد. طوریکه در حین تعویض سریع لاینها بویژه در سرعتهای 110 تا 120 این امر کاملا خود را نشان خواهد داد.
تصاویر پوشیده سانتافه new
جاسوسان صنعتی بلاخره توانستند تصاویری از هیوندای سانتافه یا IX45 را شکار کنند و به مجله های معروف خودروی دنیا بفروشند.
گرچه اتوموبیلهای مذکور در پوششها و رنگهای مختلف استتار شده اند، اما می توان رگه های طراحی محصولات جدید هیوندای را در این خودرو هم پیدا کرد. چراغها، جلو پنجره و داشبورد بسیار شبیه هیوندای سوناتا طراحی شده اند. طراحی کلی خودرو نیز نسبت به نسل قبل اسپورت و هیجان انگیز شده تا یکی از جذابترین کراس اور های اندازه متوسط بازار را رقم خواهد زد.
اطلاعات فنی خاصی درمورد این خودرو وجود ندارد. اما شایعه ها از طراحی یک موتور 4 سیلندر بنزینی توربو با قدرت 278 اسب بخار و گشتاور 364 نیوتن متر حکایت دارند.
فیس لیفت ix35
نمایشگاه ژنو 2013: امروزه خودروسازان برای فیس لیفت کردن خودروهایشان اصلاً زحمت نمیکشند فقط یک چراغ جدید روی خودروی خود میگذارند و آن را به اسم facelift راهی بازار میکنند.این قضیه در باره هیوندای و خودروی ix35 جدیدش هم صدق میکند که یکی از خودروهای خوش نام این شرکت هم بشمار میرود،فیس لیفت ix35 یا همان توسان در نمایشگاه ژنو امسال به طور رسمی رونمایی شد.
همان طور که گفته شد تنها چراغهای led و زنون در جلو و تغییر فرم چراغهای عقب به چشم جدید میآید و با دید کلی همان ix35 مدل 2011 را میبینیم.داخل کابین هم ظاهر خود را حفظ کرده است اما امکانات جدیدی نظیر صفحه نمایش 7 اینچی TFTبرای نمایش دادهها تعبیه شده است.مواد وتریم های این نسخه در درجهٔ بالاتری قرار دارد.این خودرو دارای چرخهای 17 اینچی میباشد.
البته نباید تنها به ظاهر توجه کرد،هیوندای برای راضی کردن مردم یک پیشرانه جدید برای سفارش در اروپا در نظر دارد،این پیشرانه از نوع ‘Nu’ 2 لیتری بنزینی GDI(پاشش مستقیم سوخت) میباشد که جایگزین موتور 2 لیتری ‘Theta II’ است.همچنین موتور 2لیتری دیزلی هم برای این خودرو محفوظ است.هیوندای برای این خودرو سیستمهای چون EGR LP و ESC در نظر گرفته است.پدال
با انتشار اولین تصاویر از مدل 2013 سوناتای هیبریدی، هیوندای معتقد است که تفاوت این هیبریدی نسبت با مدل های قبلی اش (که از 2011 تا 2012 تولید می شد) مثل تفاوت از زمین تا آسمان نیست! بلکه بهبود اجزای فنی این خودرو که هیوندای با شعار “حداکثر کارایی” به سراغ آنها رفته به خودی خود بهانه خوبی دست کره ای ها داده تا یکبار دیگر برای رقابت با هیبریدی های مطرح جهان آماده شوند . . .
پیشرانه سوناتای هیبریدی شامل یک موتور الکتریکی باقدرت 47 اسب بخار (7 اسب بیشتر از مدل های سابق)، پکیج باطری های لیتیوم/پلیمری با توانایی تولید 63 اسب بخار و خروجی 270 ولت و نهایتا یک موتور 2.4 لیتری بنزینی چهار سیلندر Theta II است که مجموع قدرت این سوناتا را به 206 اسب بخار می رساند.
پکیج باطری ها نسبت به سابق هم 2 کیلوگرم سبکتر – و به 40 کیلوگرم رسیده – و هم توانایی ذخیره کردن انرژی در آنها افزایش یافته؛ یکی از اثرات کاهش حجم این پکیج، افزایش گنجایش محفظه بار عقب از حدود 303 به 343 لیتر است. بهینه شدن سیستم بازیابی انرژی ترمزها و همچنین کاهش تلفات انرژی در گیربکس شش سرعته SHIFTRONIC هیوندای هم به نوبه خود توانسته اند زمان رانندگی در حالت تمام الکتریکی را افزایش دهند. اما یکی از ویژگی های بسیار خوب سوناتای هیبریدی ضریب درگ 0.24 آن بوده که حتی نسبت به برخی سوپراسپرت ها مانند پورشه 911GT2 RS با ضریب 0.34 و یا نیسان GT-R با ضریب درگ 0.27 هم پائین تر است.
و اما به سراغ مصرف سوخت این خودرو برویم که 6.5 لیتر در سیکل شهری، 5.8 لیتر در سیکل جاده ای و 6.2 لیتر در سیکل ترکیبی اعلام شده؛ اگر این اعداد را با مدل های سابق مقایسه کنیم خواهیم دید که به ترتیب 0.4 و 0.2 و 0.3 لیتر کاهش یافته اند. هیوندای برای مدل های 2013 این هیبریدی مواردی مانند سیستم کنترل پایداری و کنترل کشش، سیستم کمکی ترمز به همراه توزیع کننده نیروی ترمز، پشت سری های فعال، دو ایربگ برای سرنشینان جلو در کنار ایربگ پرده ای دو طرف، رینگ های 16 اینچی، LEDهای مخصوص روز، مه شکن های جلو، زه های کرومی اطراف بدنه، نمایشگر 4.2 اینچی و … را بصورت استاندارد عرضه می کند که قیمت پایه ای آن را برای بازار ایالات متحده به 25,650 دلار و البته بدون مالیات 795 دلاری می رساند.
اما اگر خوهان امکانات بیشتری هستید باید به فکر مدل های سوناتا لیمیتد باشید که با قیمت پایه ای 30,550 دلار مشخصه هایی مانند روکش چرمی برای فرمان و اهرم دنده، سیستم گرمایشی صندلی های عقب، سیستم راهیابی با نمایشگر لمسی، دوربین عقب، سیستم پخش 400 واتی Infinity ، سقف پانوراما، رینگ های 17 اینچی و آینه های حساس به نور دارند. هیوندای برای همه سوناتاهای هیبریدی خود 5 سال یا حدود 96,500 کیلومتر گارانتی اصلی و 10 سال یاحدود 161,000 کیلومتر گارانتی پیشرانه درنظر گرفته است.مجله پدال
مونتاژ، اقتباس و حتی کپی طرح و در نهایت طراحی استراتژی است که باعث شده امروز خودرویی مانند لیفان X60 به عنوان یک خودروی نسبتا مناسب چینی وارد بازار شود. تست این خودرو در مسیری به طول حدود 800 کیلومتر بهانهای شد تا کمی در نوع نگرشمان نسبت به خودروسازان چینی تجدید نظر کنیم.
حسن سفر طولانی با یک خودرو، پی بردن به ریزهکاریهای فنی و در کل رفتار آن در مواجهه با شرایط مختلف رانندگی و جادهای است. پیش از پا گذاشتن در رکاب جاده نگاهی به طراحی ظاهری این خودرو میاندازیم. سبک طراحی لیفان ایکس 60 آشناست. اگر کمی به خطوط گرد و نرم بدنه دقت کنید شباهتهایی را با سانتافه و صد البته فولکسواگن توآرگ و تویوتا RAV4 خواهید یافت. البته حجم پردازیهای بدنه اغراق آمیزتر از سانتافه است. در نمای روبهرو چراغهای بزرگ و زیبایی قرار دارند که در گوشهها مانند گوشههای دو چشم کمی کشیده شدهاند که نشان از دقت طراحان به جزئیات و ظرافت دارد.
جلوپنجره به سبک آئودی بلند و گسترده طراحی شده و حسی توام با قدرت را به بیننده القا میکند. در دو طرف سپر دو ورودی هوا قرار دارد که به نظر میرسد بیشتر در خودروهای اسپرت کوپه مورد استفاده است تا یک کراسآور شهری! پروژکتورها نیز در پایینترین بخش سپر یعنی، زیر ورودیهای هوا نصب شدهاند که به دلیل ارتفاع کم در مسیرهای خارج از جاده باید دقت داشت آسیب نبینند.
یک صفحه فلزی هم در زیر سپر قرار دارد که در زمان ورود و خروج از شیبها از برخورد سپر با سطح جلوگیری میکند. در نمای کناری یک خط یا حجم از زیر چراغهای جلو و کنار جلوپنجره آغاز میشود و با گذر از نمای جلو یک حجم زیبا دور گلگیر جلو تشکیل میدهد که با گذر از روی رکابها به دور گلگیر عقب هم میچرخد.
آینهها بزرگ طراحی شدهاند و در پشت آنها نیز یک راهنمای بزرگ به چشم میخورد. به عقیده نگارنده تنها نکته منفی در نمای جانبی ایکس 60، قطعات همرنگ بدنه است که قبل از ستون C و بین خط شانه و شیشه کابین عقب قرار دارد. چرا که به هیچ عنوان با زمینه تیره شیشهها در تناسب نیست.
رینگهای 16 اینچی ایکس 60 نیز که تا حدوی شبیه به رینگهای فراری 360 مودنا به نظر میرسد، در نمای جانبی دلربایی میکنند. نمای عقب این خودرو شاید حتی پویاتر از نمای جلو به نظر برسد. طراحان در نمای عقب توانستهاند در کمال سادگی طرحی ایجاد کنند که همانند بسیاری از هموطنانش خسته کننده نیست و در ضمن سبکی نسبتا اروپایی دارد. بیشترین امتیاز مثبت را در نمای عقب گرافیک مناسب چراغها میگیرد.
نمای داخلی؛ آرامش به سبک لیفان چینی!
نمای داخلی به سبک طراحی کرهایها بی شباهت نیست، اما شباهتش به تویوتا RAV4 ژاپنی انکار ناپذیر است. داشبورد ایکس 60 را میتوان به سه بخش تقسیم کرد. در بالاترین قسمت دریچههای سیستم تهویه مطبوع و کنترل سیستم صوتی خودرو قرار دارد. یک پله پایینتر دکمههای دوار تنظیم سیستم تهویه به صورت سه تایی نصب شده و در پایینترین بخش هم شیفتر گیرباکس جا خوش کرده است. دسته دنده نیز خوش دست و فواصل حرکتی آن کوتاه است که سبب کاهش زمان تعویض دنده و مانع از اتلاف گشتاور موتور میشود.
ارگونومی اتاق هر چند در حد خودروی مثل تویوتا RAV4 نیست اما راضی کننده به نظر میرسد و کاملا بر هموطنش MVM X33 میچربد. کارکرد تنظیمات سیستم تهویه خودرو به دلیل قرارگیری در محل مناسب، به سهولت انجام میگیرد. اما دکمههای تنظیم سیستم صوتی کمی دور از دسترس است و اگر روی صندلی راحت آن خوش نشسته باشید، باید برای تنظیم سیستم صوتی خودرو، کمی به سمت جلو حرکت کنید. که البته این مشکل با نصب ادوات تنظیم بر روی فرمان از سوی سازنده تا حدودی مرتفع خواهد شد و بدین ترتیب فضای بزرگ وسط فرمان هم به نحوی مورد استفاده قرار میگیرد.
اما جذابترین بخش کابین نورپردازی آبی ملایمی است آرامش را بر کابین ایکس 60 حکمفرمايي میکند. نورپردازی صفحه کیلومتر هم آبی رنگ است تا با نورپردازی کابین در تناسب باشد. دورشمار موتور بزرگترین دایره را در میان نشان دهندهها به خودش اختصاص داده و این بزرگی بی دلیل نیست، چراکه این نشاندهنده استوانهای در وسط میزبان سرعت سنج نیز هست که به سبک خودروهای اسپرت بهصورت دیجیتال سرعت را نشان میدهد و هرچند مدرن است اما هنوز نپخته و خام به نظر میآید. صندلیها نیز برای سه سرنشین کافی به نظر میرسند.
به دلیل اینکه این خودرو بهصورت تک دیفرانسیل و محور محرک جلو ساخته شده است تونل عبور گاردان در وسط خودرو وجود ندارد که این نکته سبب میشود در سفرهای کوتاه حتی سه نفر هم در کابین عقب راحت باشند. در کل وقتی داخل خودرو قرار میگیرید در مییابید که کابین جادارتر از آن چیزیست که از بیرون به نظر میرسد.
X60 چه در چنته دارد؟!
دیگر زمان آن رسیده بود که موتور 133 اسب بخاری X60 را وارد گود کنیم. موتور بسیار آرام روشن میشود. برای شنیدن صدای آن باید دور موتور را بالا برد اما ECU فقط تا دور موتور 4000 اجازه این کار را به شما میدهد! دلیلش هم این است که هیچ دندهای در گیرباکس درگیر نیست و انژکتورها در حالت خلاص بودن گیرباکس در دور 4000 کات آف میکنند تا به موتور آسیب نرسد.
با حرکت دادن شیفتر، دنده یک به نرمی در دل گیرباکس جای میگیرد و خودرو به آرامی شروع به حرکت میکند. در زمان حرکت به دلیل نرمی پدال کلاچ در رها کردنش باید دقت کرد تا خودرو حرکت ناگهانی نداشته باشد اما باید گفت این نرمی در عبور از ترافیک کمی از خستگی شما میکاهد.
موتور این خودرو با حجم دقیق 1794 سیسی میتواند در دور 6000 هزار 133 اسب بخار قدرت تولید کند. البته به محض رسیدن دور موتور به 4200 RPM، 168 نیوتن متر گشتاور نیز در اختیار شما قرار میگیرد. این موتور دو میل سوپاپ در سرسیلندر دارد و 16 سوپاپ هم که به صورت متغیر باز و بسته می شوند (VVT ) نقش مجراهای تنفسی آن را ایفا میکنند. سیستم جرقهزنی هم بهصورت چهار کوئل مجزا برای هر سیلندر است که در این سیستم دیگر نیازی به دلکو و یا کوئل دوبل نیست و برای هر سیلندر یک کوئل وجود دارد. با توجه به نسبت تراکم 10 به یک موتور بهتر است از بنزین سوپر برای آن استفاده کنید. اما اگر باک 55 لیتری آن را با بنزین معمولی هم پر کنید موتور دچار مشکل نمیشود.
با ورود به مسیرهای خارج از شهر و حرکت درون پیچها سیتم تعلیق و قوای محرکه ایکس 60 بیشتر مورد آزمایش قرار گرفت. گیرباکس 5 سرعته این چینی خوش سیما در دندههای 1 و 2 ضرایب مناسبی دارد، اما بیشترین کشش در سرعت بالای 60 کیلومتر را در دنده سه با این قد بلند چینی تجربه خواهید کرد. هر چند گشتاور تولید شده توسط موتور چهار سیلندر این خودرو زیاد نیست، ولی وزن 1330 کیلوگرمی آن برای خودرویی در این کلاس مناسب است. این وزن کم کشش مناسبی را برای ایکس 60 فراهم میکند. با توجه به محور جلو بودن این خودرو و ارتفاع آن تصور میکردیم خودرو در عبور از پیچها در محور عقب کمی دچار آشفتگی شود، ولی سیستم تعلیق فنر لول و اکسل یک تکه آن به خوبی از پس حفظ خودرو برآمد. حرکتهای سیستم فنر بندی در عبور از ناهمواریها قابل پیشبینی است چون میزان انعطاف پذیری آن زیاد نیست. ولی این انعطاف کم سبب وارد آمدن ضربه به کابین و سرنشینان نمیشود که نشانگر یک شاسی خوب است. فرمان راکاندپنیون این چینی هم خوش دست است و هم میتوانید شرایط جاده را با دردست گرفتنش احساس کنید. در عبور از ناهمواریها رفتار فرمان به گونهایست که به دستان شما ضربه نمیزند. بر روی قابلیتهای خارج از جاده این خودرو زیاد حساب نکنید چون برای این کار ساخته نشده است. اما ارائه گونه دودیفرانسیل با ارتفاع بیشتر از سوی کمپانی مادر میتواند یک گام بلند به سوی فروش بیشتر با توجه به قیمت کمتر از حریفان باشد. ترمزهای چهار چرخ دیسکی که مجهز به ABS و EBD هستند خودرو را به خوبی کنترل میکنند و بعد از ترمزهای متعدد هم از کارایی آنها کاسته نمیشود.
طول/عرض/ارتفاع خودرو به ترتیب برابر 4325/1790/1690 هستند که با این اندازهها در ترافیک و بهخصوص در مورد جای پارک مشکل خاصی نخواهید داشت. دید عقب با توجه به اندازه خودرو و برف پاککن و گرمکن شیشه عقب بد نیست و سنسورهای پارک نیز دیگر جایی برای گله باقی نمیگذارند. البته آینههای برقی جانبی هم با سایز بزرگشان دید خوبی را پدید میآورند. در حرکت رو به جلو دید مناسبی دارید ولی گوشههای سپر در میدان دید شما قرار ندارند.
سیستم صوتی سیستم صوتی لیفان ایکس 60 با 6 اسپیکر، راضی کننده است. این خودرو تنها به دو ایربگ راننده و سرنشین کناری مجهز است که از این حیث یک نمره منفی میگیرد. در مقوله ایمنی CHINANCAP به این خودرو چهار ستاره ایمنی داده است که با این حال از بسیاری از خودروهای وطنی ایمن تر است!
در پایان باید گفت این خودرو نمودی از ورود چینیها به گام سوم یعنی طراحی و تولید است و طولی نخواهد کشید که آنها نیز صاحب سبک خواهند شد. لیفان X60 به دلیل قیمت پایین و کیفیت مناسب (نسبت به قیمت) خودرویی مناسب است و یک خودروی خودروی تقلیدیست، نشان از عزم چینیها برای استقلال در طراحی خودرو دارد. در خصوص استهلاک آن نیز باید پس از گذر یک یا دو سال قضاوت کرد. و با این توصیفات کمکم چین را نیز باید به لیست کشورهایی که مدتها بعد از ما در صنعت خودرو گام نهادند، ولی از ماپیشی گرفتند افزود.
سدان جیلی EC7 توانست اولین خودروی چینی باشد که در تست تصادف موسسه Euro NCAP چهار ستاره از پنج ستاره را از آن خود می کند که در میان سایر خودروهای چینی، یک عنوان بزرگ محسوب می شود و تاکنون بالاترین امتیازی بوده که یک خودروی چینی بدست آورده است.
جیلی که سال 2010 بابت خرید ولوو سوئد به قیمت 1.8 میلیارد دلار از شرکت فورد، توانست نام خود را در اروپا هم مطرح کند، حدود 11 سال سابقه خودروسازی دارد. با این وجود هنوز تاثیر مهندسی ولوو روی محصولات این شرکت به چشم نمی آید.
خودروی EC7 از سری Emgrand است که شاخه لوکس خودروهای جیلی را دربر می گیرد و در سال 2009 بنیان نهاده شد.
جیلی EC7 امسال در بازار انگلستان عرضه خواهد شد. این خودرو دو نوع چهار در سدان و پنج در هاچبک را شامل می شود و از موتورهای 1.5 و 1.8 لیتری بنزینی بهره می گیرد. قیمت این خودرو در انگلستان با 5 سال گارانتی حدود 10 هزار پوند می باشد. این خودرو همچنین توسط شرکت جیلیران بصورت محدود وارد کشور ایران شده و و مجوزهای استاندارد را نیز اخذ نموده است. عرضه این خودرو به بازار با قیمتی در محدوده 30 میلیون تومان پیش بینی می شد.اکنون قیمت 53600000تومان را داراست
Geely Emgrand EC-7
جیلی EC7 وارداتی با موتور چهار سیلندر 1.8 لیتری (1792cc) 16 سوپاپ و با زمانبندی متغیر سوپاپها با توان 138 اسب بخار و گشتاور 172 نیوتن متر و گیربکس 5 سرعته دستی یا 4 سرعته خودکار به بازار خواهد آمد. شتاب صفرتاصد این مدل 12 ثانیه و حداکثر سرعت آن نیز 185 کیلومتر بر ساعت است که چندان چنگی به دل نمی زند. استاندارد آلودگی این خودرو یورو IV و میزان متوسط مصرف سوخت آن 6.5 لیتر اعلام شده اند.
مجله اتوکار انگلستان از سفتی صندلیها و جای پای سرنشینان عقب و کمربند ایمنی عجیب سرنشین وسط و فرمان بسیار سبک یاد کرده و در مقابل مزایایی چون نرمی سواری و امکانات خوب آن را برشمرده است.
طول مدل سدان 4.63 و مدل هاچ بک 4.39 متر می باشد. فاصله محورهای جلو و عقب 2.65 متر و عرض آن 1.79 و ارتفاع نیز 1.47 متر است. وزن خالص اتومبیل نیز 1280 کیلوگرم می باشد. ظرفیت 680 لیتری صندوق نیز از عجایب این خودرو است.
ممتازترین و گرانترین خودروی ساخت جیلی باید در بازار ایران با رقبایی مثل MVM530 و لیفان 620 با موتور 1.8 مقابله کند. رقابتی که کیفیت و قیمت می تواند باعث پیروزی یا شکست برای این خودرو باشد
نمایشگاه نیویورک 2013: کیا درحالی سومین نسل سراتو/فورت را در نمایشگاه نیویورک رونمایی کرد که حرف و حدیث های زیادی پشت سرش بود . . .
بعد از مدل سراتو 2014 سدان، کیا تصمیم گرفت که سومین نسل سراتو را با مدل کوپه شروع کند تا در آینده مدل های سدان و هاچبک آنرا نیز وارد بازار کند. در سومین نسل سراتو نمای جلویی خودرو به کلی تغییر کرده است.
اول از هر چیزی به جلوپنجره کوچک و فوق العاده باریک آن دقت کنید که در هیچکدام از مدل های جدید کیا استفاده نشده؛ حال به چراغ های جلو نگاه کنید که بیش از هر زمان دیگری شبیه مدل های هیوندای طراحی شده؛ آخر سرهم نیم نگاهی به ورودی هوای بزرگ ذوزنقه ای شکل سپر داشته باشید که بی شباهت با سپرهای جدید سیتروئن نیست!
طراحی نمای عقبی خودرو بسیار شکیل تر از نمای جلویی از آب درآمده؛ خوشبختانه طراحی مجدد چراغ ها و سپر عقب، دیفیوزری که در طرفین آن همچنان نیز خروجی های اگزوز خودنمایی می کنند، به همراه موارد دیگری مانند گلگیرهای برآمده و دو خط قرار گرفته در طرفین کاپوت هنوز هم به سراتوی جدیدی ظاهری نسبتا عضلانی بخشیده اند.
سراتوی کوپه در دو مدل SX و EX عرضه می شود؛ برای EX یک موتور 2.0 لیتری GDI با قدرت 173 اسب بخار و گشتاور 209 نیوتن متر و گیربکس شش سرعته اتومات آماده شده حال آنکه مدل SX موتوری 1.6 لیتری GDI توربو با قدرت 201 اسب بخار و گشتاور 264 نیوتن متر داشته و بصورت استاندارد نیز با گیربکس شش سرعته دستی (با امکان سفارش شش سرعته اتومات با پدال شیفتر) بفروش می رسد.
برای مدل های EX امکاناتی نظیر روکش چرمی فرمان، پاور ویندوز، رینگ های 16 اینچی با تایرهای 205/55، مه شکن، LEDهای چراغ جلو، دوربین عقب، رادیوی ماهواره ای SiriusXM و بلوتوث بصورت استاندارد خواهند بود. برای مدل های SX نیز مواردی مانند رینگ های 18 اینچی با تایرهای 225/40، LEDهای چراغ عقب، سراگزوزهای دوبل کروم کاری شده، جلوپنجره ای به رنگ مشکی براق، سپر جدید، پدال های آلومینیومی و کیت ترمزهای جلو بصورت استاندارد پیش بینی شده است.
همچنین برای هر دو مدل EX و SX امکاناتی نظیر سیستم راهیابی، رادیو HD، سیستم گرمایشی برای فرمان و صندلی های جلو، سانروف، استارت دکمه ای، تهویه دوگانه اتومات، صندلی 10 حالته راننده و آینه عقب حساس به نور و … بصورت سفارشی هستند
جیفاکتور: در اواخر دسامبر 2010 و زمانی که خودروسازان درحال اعلام آمارهای فروش سالیانه خود بودند، “جیم هنری” یکی از کارشناسان بخش اقتصادی شبکه CBS اعلام کرد: « علیرغم اینکه شرکت های کیا و هیوندای به رکوردهای فروش بسیار خوبی در پروسه 12ماه گذشته و در مقایسه با سال 2009 در بازار ایالات متحده دست پیدا کردند، اما مدیران این دو مجموعه در ایالات متحده برای افزایش این سقف زیرفشارهستند! زیرا روئسای کیا درحالی که فکر می کردند به فروش 600 هزار دستگاه تا پایان 2010 خواهند رسید، تا نوامبر2010 این رقم در 300 هزار دستگاه خلاصه شد که 100 هزار دستگاه آن تنها مربوط به فروش سورنتوی جدید بود. »
این اتفاقات درحالی رخ داد که میزان فروش کیا در همین بازار و در سال 2009 حدود 261 هزار دستگاه اعلام شد و کارشناسان پیش بینی می کنند با وارد شدن اسپورتیج جدید این خودرو خواهد توانست بدلیل قیمت و کیفیت بشدت رقابتی در بازار، گوی سبقت تعداد فروش را از سایر محصولات کیا برباید.
اسپورتیج اولین بار درسال 1993 و با چهره ای شبیه یک پراید شاسی بلند روی پلت فرم و پیشرانه مزدا “بونگئو” وارد بازار شد. سپس نسل دوم در سال 2004 با چهره ای کاملا متفاوت و با نگاهی به بازارهای جهانی اعلام حضور کرد و توانست با فروش حدود 200هزار دستگاه در سال 2009 (در بازار وسیع ایالات متحده) در لیست خودروهای قابل اطمینان موسسه ” کانسیومر ریپورتز ” و نهایتا در لیست بیست تایی موسسه Insure بعنوان دومین خودرویی سال 2009 با عنوان کمترین هزینه بیمه ای معرفی گردد.
البته در تست ایمنی که از سوی موسسه IIHS صورت گرفت، در بخش ایمنی سقف حائژ نمره ضعیفی شد وهمین مسئله سبب گردید تا موسسه فوق به کیا اعلام کند چنانچه بدنبال دریافت مجوزهای لازم برای فروش این خودرو در بازار ایالات متحده است باید به استانداردهای این مرکز، یعنی تحمل 3برابر وزن خودرو بر روی سقف اسپورتیج دست پیدا کند. اما در سال 2007 کیا در نمایشگاه دیترویت گونه ای مفهومی با نام Kue Concept رونمایی کرد که سرآغازی برای خلق نسل جدید اسپورتیج گردید.
اگر نگاهی به سگمنت های موجود در بازار بیاندازیم، گروهی که کیا اسپورتیج تصمیم گرفته در آن حکمفرمایی کند – معروف به گروه مرگ – مینی اس یو وی ها با رقبایی چون تویوتا Rav4 ، هوندا CR-V ، بی ام و X3 ، مرسدس بنز GLK ، هیوندای توسان ، آئودی Q5 ، فورد Escape و نیسان قشقایی وروگ است که با تمامی این اوصاف کمپانی کره ای یک شانس بزرگ برای تولید این خودرو یافت وآن آنالیز نقاط قوت وضعف تمامی رقبا برا رسیدن به بهترین خروجی بود.
به همین دلیل موتورهای که کیا برای این کامپک SUV در نظر گرفته دو نوع بنزینی Theta II از نوع 4سیلندر با گنجایش 2.4 و 2لیتربا قدرت های 172 و 161 اسب و یک مدل دیزلی 2لیتری 172اسبی که البته با جستجوی بیشتر در اینترنت به این مجموعه پیشرانه های 1.6 Gdi بنزینی و دو نوع 1.7 و 2لیتری CRDi توربو دیزل برای بازار اروپا هم یافت شد که البته گفته می شود یک نمونه دولیتری بنزینی توربو هم در آینده به این مجموعه اضافه می گردد که حدود 270 اسب قدرت دارد وهمان موتورمشترک با سوناتا توربواست.
جعبه دنده از نوع شش سرعته خودکار بوده که عکس العمل فرزی به تصویض ها نشان نمی دهد، به همین دلیل رسیدن به سرعت یکصد کیلومتر در 11.8 ثانیه (10.6 بصورت استاندارد) و 400 متر را با سرعت 130 کیلومتر و در زمان 18ثانیه طی می کند.
بدلیل وزن پایین 1397 کیلوگرمی و در نظر گرفتن 8.6 کیلوگرم برای یک اسب بخار و به کمک فرمان هوشمند که سبک به نظر می رسد، تقسیم نیرو و پایداری خودرو درمدل 2چرخ متحرک که در اختیار ما بود در حدی خوب بنظر می رسید که توانست تا حداکثر 0.79 جی فشار جانبی را تحمل کند که برای یک شاسی بلند کامپت از المانهای مثبت محسوب می گردد که با توجه به تقسیم میزان عرض بر ارتفاع و رسیدن به عدد 1.1 (که سنگ محک خوبی برای بررسی تعادل یک شاسی بلند است) و سیستم تعلیق مستقل در جلو و چند اتصالی در عقب، باعث ایجاد یک سواری خشک و اسپورت گردیده که در ردیف عقب بیش از جلو مشهود و ملموس بوده و ایجاد صدا در داخل کابین می کند و در برابر رقیب نرمی چون Rav4 به مشکل برخواهد خورد.
البته کیا اعلام کرده که مهندسین وی درحال کارکردن بروی فرمان پذیری وافزایش لذت سواری این مدل هستند تا کمی حرکات ریز بدنه درهنگان تعویض خطوط پوشش داده شود اما بهتر بود خودرو پس از تکمیل تمامی بخشهای فرایند تولید به بازارعرضه گردد.
سیسم ترمز هم بدلیل پشتیبانی مجموعه کمکی ترمز و ضد بلوکه، از خود چابکی وعکس العملهای خوب نشان داد ولی باید به این نکته اشاره داشت که تمامی تواناییهای این خودرو برای شهر تعریف شده ونباید فکر آفرود رفتن با آنرا چون شاسی بلند است درسر بپرورانید.
صندلی های جلو نیز در کنار تنظیمات دستی ( که در قشقایی نیز اینگونه است ) حالت اسپرت نداشته اما در ردیف جلو برخلاف عقب، بدن در آن بازی نمی کند ولی راحت بوده واین امر با ارگنومی خوب و فضای پا و شانه و کاهش فضای سر ترکیب شده است ، که اگرچه باید به دید بسیار ضعیف اطراف بدلیل طراحی ستونها A و C و درپوش موتور اشاره کرد که راننده را در هنگام دور زدن محتاط می کند، که چنین مشکلی تا حدودی دربرخی خودروهای این کلاس دیده شده اما در اسپورتیج شدت بیشتری دارد.
در مبحث ابعاد و در مقایسه با نسل گذشته نیز اکسلها 10میلی متر، طول 88 میلی متر، عرض 53 میلی مترافزایش وارتفاع هم 58 میلی متر کاهش یافته که همین امر سبب بیشتر شدن فضای پا و گردن و همچنین کاهش ارتفاع سر تا سقف – که برای افراد با قدی 180 سانتی مترمشکل ساز خواهد بود – گشته است.
حتی کیا دراین مدل برای سیستم الکترونیکی تلفن همراه والبته چند رسانه ای از سیستم UVO ماکروسافت سود برده که چیزی شبیه سیستم سینک فورد است ولی خوب مثلا سیستم جهت یاب بروی این مدل آپشن محسوب می شود!
در کل و در زمان کوتاهی که با کوچک دوست داشتنی کیا در سواحل نیلگون خیلج فارس گذراندیم آنرا نمونه ای ایده آل برای مصرف کنندگان خودروهای شاسی بلند شهری یافتیم، اگرچه پیشرانه 2 لیتری و جعبه دنده آن با توجه به وزن کمش از خود لختی نشان می دهند و سواری خشک و کابین و تایرهای صدا داری دارد ولی بدلیل هماهنگی قابل قبول تمامی قسمتها و عرضه یک باکس نسبتا کامل با توجه به قیمت رقبای موجود در بازار ایران چون قشقایی، توسان، X3 ،GLK وRav4 پیش بینی می شود با ورودش تمامی معادلات بازار را برهم بزند و بتواند مشتریان خانم بیشتری را بسوی خود جلب کند!
سایر مشخصات فنی کیا اسپورتیج اس.ال 2011
حجم موتور : 1998 سی سی ؛ چهارسیلندر ؛ شانزده سوپاپه
حداکثر قدرت : 161 اسب بخار در دور موتور 6200
حداکثرگشتاور : 194 نیوتن متر در دور موتور 4500
قطر پیستون در کورس : 86 در86 میلی متر
وزن خالص : 1397 کیلوگرم
شتاب اولیه : 10.6 ثانیه
حداکثرسرعت : 182 (کیلومتر بر ساعت)
ضریب پسا: 0.37cd
نوع جعبه دنده: 6سرعته خودکار
سیستم تعلیق جلو: مستقل با شمش پیچشی و سیستم ضد شوک گازی و میله های تعادلی
سیستم تعلیق عقب: نیمه بیضوی دو مرحله ای وسیستم مونوتیوب ضد شوک گازی و بازوهای تعادلی
تنوع محصول: نه مدل رنگ بدنه ، سه گونه رینگ و تریم داخلی
حجم مخزن سوخت : 55 لیتر
میانگین مصرف سوخت شهری : 11.7 لیتر در 100 کیلومتر
طول/عرض/ارتفاع : 4440/1885/1635 میلی متر
فواصل اکسل ها : 2640 میلی متر
رینگ و تایر عقب و جلو: 205 /70R 16
قیمت در زمان تست : حدود 18 هزار دلار ( 21میلیون تومان در جزیره کیش)
سایر امکانات: کروزکنترل، قفل مرکزی، بلوتوث، جک آی پاد، فرمان تلسکوپی، ترمز ABS ، شش عدد ایربگ، سیستم ثبات و پایداری، کنترل کشش، ترمز کمکی، کنترل باد تایرها، ترمز در سراشیبی، امکام نمایش عقب خودرو در آینه وسط، حسگر دید عقب، حسگر پنجره های جلو ، فرمان تلسکوپی امکانات
مشخصات فنی کیا موهاوی ( Kia mohave)
کمپانی کیا در سال 2009 عضو سنگین وزن خانواده خود را با نام موهاوی به جهانیان معرفی کرد . البته این عضو جدید کیا نیز مانند اکثر خودروی های کره ای در بازار آمریکای شمالی با نام بورگو( Borrego )عرضه شد.
موهاوی با هزینه ای بالغ بر 245 ملیون دلار و پس از 30 ماه تلاش طراحان و مهندسان کمپانی کیا از مرحله طراحی تا تولید پا به بازارهای جهانی گذاشت.
این خودرو SUV بر اساس خودروی کانسپت کیا "مسا" ساخته شده و در مقایسه با دو خودرو کیاموتورز یعنی اسپورتیج و سورنتو از جثه بزرگتر و باابهت تری برخوردار است.
نخستین خودرو 4WD کیاموتورز دقیقا زمانی پابه عرضه حیات گذاشت که شریک تجاری کیاموتورز ، یعنی شرکت هیوندای نیز خودرو کراس آور خود یعنی وراکروز را روانه بازار کرده بود و این دقیقا همان مساله ای است که برای مدیران ارشد کیاموتورز از اهمیت بسیاری برخوردار بود ، زیرا آنان بر این عقیده بودند که هنگامی که دیگرخودروسازان همانند لکسس و هیوندای و ... اقدام به معرفی خودرو های کراس آور لوکس شهری و SUV می کنند کیاموتورز راهی کاملا متفاوت را در پیش گرفته و یک خودروی شاسی بلند جدید و مناسب برای مناطق غیر شهری و صعب العبور ساخته است .
نقدی بر طراحی خودرو کیا موهاوی
آنچه در نگاه نخست به این خودرو جلب توجه میکند شخصیت مردانه و طراحی خشن اما نه چندان اخموی آن است. چیزی که در نخستین دقایق برخورد با این خودرو واضح میشود این است که موهاوی علی رغم جثه حجیم خود، فاقد هرگونه جذابیت های بصری برای رهگذران است. شاید بیشتر از آنکه این خودرو اصالتی آسیایی داشته باشد اصالت طراحی آمریکایی دارد. البته این مسئله آن چنان هم بی دلیل نیست ؛ موهاوی توسط تیم طراحی کیاموتورز واقع در ایالات متحده طراحی شده است. پس کاملا منطقی به نظر میرسد که تیم طراحی موهاوی با نیم نگاهی به رقبای آمریکایی موهاوی دست به خلق این خودرو زنند.
از نظر زیباشناسی ِ خودرو ، موهاوی را نمیتوان یک اثر هنری نامید.گویی تمامی تلاش طراحان بر این بوده است که خودرویی صرفا قد بلند و با ابهت طراحی کنند و در این میان از هرگونه آرایش ظاهری خودرو پرهیز نمایند ؛ که البته با توجه به ذات خودرو موهاوی و قدرتمند برای مناطق بیابانی ، آنچه که استزاتژِی شرکت سازنده برای ساخت یک SUV از زیر دستان طراحان کیاموتورز خارج شده است اثری منطقی به نظر میرسد.
شاید موهاوی از دید مشتریان بازار یک نسخه کپی شده از نسل جدید خودرو تویوتا لندکروزر باشد اما حتی اگر این را بپذیریم باید اقرار کنیم که کمپانی کیا در این مهم به هیچ عنوان موفق عمل نکرده است. زیرا در یک مقایسه لحظه ای و گذرا؛ خودرو لندکروزر علی رغم ابعاد بزرگتر نسبت به موهاوی به لطف وجود خطوطی نرم تر و به مراتب هوشمندانه تر ، منظره ای دلنشین تر را به همراه دارد.
از هر نقطه ای که به موهاوی بنگرید با مجموعه ای از خطوط شکل دهنده تیز مواجه خواهید شد و این درست همان چیزی است که شخصیت مردانه موهاوی را بیش از پیش به بیننده القا میکند.
در نمای جلو خودرو شما با خودرویی مواجه هستید که خشن است اما اخمو نیست ! جلو پنجره یا همان گریل حجیم خودرو وظیفه اصلی شخصیت پردازی موهاوی را بر عهده دارد. جلو پنجره موهاوی با خطوط افقی و عریض خود حالتی تهاجمی به خودرو بخشیده است.
شاید بزرگترین ایرادی که بتوان به طراحی خودروی موهاوی گرفت ، نحوه طراحی چراغ های ذوزنقه ای شکل جلو و ابعاد هندسی آنها باشد. زیرا به هیچ عنوان نه با طراحی نسل جدید محصولات کیا همچون اپتیما و یا نسل جدید سراتو و سونتو( و یا حتی نسل جدید اپیروس که عکس های جاسوسی نسل جدید این خودرو منتشر شده است) همخوانی دارد و نه حتی با نحوه طراحی محصولات یک نسل بزرگتر از خود همخوانی و هماهنگی خاصی دارد.
این مساله زمانی رنگ بیشتری به خود میگیرد که به دیگر خودرو شاسی بلند کمپانی کیا یعنی نسل جدید کیا سورنتو که در سال 2010 روانه بازار خواهد شد نیز بنگرید؛ جایی که شما با سورنتویی مواجه میشوید که با چراغ های باریک و تیز که مشخصه اصلی محصولات نسل جدید کمپانی کیا است همان خط مشی جدید کمپانی را در امر طراحی پیش رو گرفته است. و بلافاصله این سوال در ذهن شما شکل میگیرد که حال که طراحان کیاموتورز توانسته اند رگه های اصلی محصولات خود را به عضو بزرگتر خانواده پیوند دهند، چرا موهاوی (حداقل از نمای جلوی خودرو) فاقد هرگونه اصالت خانوادگی است ؟!
نکته دیگری که در مورد نمای جلو خودرو جلب توجه میکند مه شکن های واقع در سپر خودرو است . اگرچه مه شکن ها در نوع خود به طرز ماهرانه و با ابعاد هندسی شکیلی طراحی شده اند اما در کنار دیگر اجزای قسمت جلوی خودرو مانند جلو پنجره و چراغ ها، از بالانس بصری مناسبی برخوردار نییستند. اما آنچه که در نمای جلوی موهاوی در خور تحسین است حالتی به نظر میرسد، خطوط فرم دهنده کاپوت خودرو یا اصطلاحا Strake ،فرورفتگی و برجستگی های زیبایی را به این قسمت داده است.
در نمای جانبی در همان نگاه نخست،گویی شما با یک SUV کوچک ب.ام.و رو برو هستید . یعنی خودرو بی شباهت به ردیف ستون های D پشتی یاهمان ستون مدل"ایکس 3" نیست.آنچه که در این قسمت جلب توجه میکند روف رک های زیبای خودروی موهاوی است که با ترکیب رنگ بندی 2 رنگ خود کمک شایانی به پویایی طرح موهاوی میکند.
در ضمن هماهنگی مناسبی که بین ابعاد رینگ و تایر خودرو با بدنه حجیم موهاوی دارد ، به خوبی حساسیت طراحان در این قسمت را نمایان میکند.
نکته بعدی در مورد نمای جانبی خودرو که حتی هنگام دید از نمای سه رخ و روبرو نیز توجه ناظران را به سوی خود جلب میکند برجستگی طاق مانند واقع بر روی گلگیرهای خودرو است. این قسمت که اصطلاحا Wheel Archنامیده می شود ،در صنعت طراحی خودرو به ناحیه کنار رکاب جانبی خودروکه با رنگ متفاوتی از بدنه خودرو جدا شده است معروف است. همانگونه که گفته شد طراحی خودروی موهاوی از هرگونه طراحی مواج و نرم یک خودرو SUV به دور است و این موضوع در نمای عقب خودرو نیز به وضوح دیده میشود . آنچه که در نمای عقب خودرو به ذهن دوستاران نکته سنج صنعت خودرو میرسد این است که گویی تازه در این مرحله از طراحی به یاد طراحان خودرو افتاده است که مشغول طراحی یک "کیا" هستـند.
چراغ های آشنای قسمت عقب که به لحاظ ابعاد و حتی گرافیک شباهت بسیار زیادی به چراغ های عقب نسل جدید سورنتو دارد ، چهره مقبول تری را از موهاوی به نمایش گذاشته است.
در این میان نباید از طراحی زیبای شیشه عقب خودرو که در هماهنگی کامل با چراغ ها هست گذشت.
سپر عقب خودرو نیز اگرچه از طراحی بسیار ساده ای برخوردار است اما به لطف وجود حجم پردازی مناسب و هماهنگی با نمای عقب خودرو چهره عقب موهاوی را عضلانی تر نشان میدهد.
تمامی اجزای خودروی موهاوی با طرحی ساده و محافظه کارانه و عاری از هرگونه خلاقیت ترسیمی ، طراحی شده است به طوری که مجموعه این اجزا در کنار هم باعث شده است تا طرح خارجی خودروی کیا موهاوی نه تنها یک طرح رادیکال محسوب نمیشود بلکه این طرح برای سال 2010 و در کنار محصولات سنت شکنی که این روز ها شرکت های خودروساز حتی در قالب خودروهای "اس یو وس" و "کراس آور" مشغول معرفی آن ها هستند کمی قدیمی به نظر میرسد و به جرات میتوان گفت که کیا موهاوی به هیچ عنوان از طرح دینامیکی تر برادر کوچک تر خود یعنی سورنتوی جدید برخوردار نیست.
به هر حال کیا موهاوی اگرچه به لحاظ طراحی ، خودرویی نه چندان مدرن اما کاملا منطقی و هماهنگ به نظر میرسد میتواند با داشتن قابلیت های فنی بالای خود راه را برای فتح قله های موفقیت برای کمپانی کیا موتورز هموارتر نماید. شاید اگر کمپانی کیا در کنار قابلیت های تکنیکی بالای موهاوی با صرف وقت و حوصله بیشتری لباس ظاهری موهاوی را طراحی میکرد اکنون موهاوی میتوانست به عنوان یک گردن کلفت زیبا و جذاب،رقبای خود را بترساند!
در پایان بد نیست اشاره کنیم که مرکز تحقیقات کیاموتورز با برآورد این مساله که تقاضای سالانه برای خودروهای اس یو وی سایز متوسط ،امسال به 7/2 میلیون دستگاه خواهد رسید، هدف فروش سالانه 20 هزار دستگاه موهاوی را برای بازار داخل و 60 هزار دستگاه در بازار های خارجی را برای موهاوی نشانه رفت.
کیا موهاوی در ایران هم با قیمت رسمی -- ملیون تومان به بازار عرضه خواهد شد. باید دید که سنگین وزن تازه از راه رسیده کره ای با طراحی خشن و مردانه خود تا چه میزان توان رقابت با رقبای خود را خواهد داشت. شاید اصلی ترین رقیب موهاوی در ایران ، هیوندای وراکروز باشد که همزمان با موهاوی وبا قیمت رسمی--ملیون تومان به بازار عرضه گشت. با اینکه فلسفه وجودی این دو خودرو با یکدیگر متفاوت اند، اما نزدیکی قیمت آنها و اعتبار تقریبا یکسان برند های کیا و هیوندای در ایران شاید به این رقابت گرمای خاصی ببخشد. رقابتی که سنگین وزن کیا میتواند با قابلیت های حرکتی خارج از شهر خود و ابهت چهره اش برای رقیب هموطنش خط و نشان بکشد و در مقابل وراکروز با طراحی خاص و زیبای خود میتواند برگ برنده خود را رو کند و آن جذب بخش عظیمی از مشتریان یعنی خانم ها است.

حالا چون قدیمی هستند و اعتبار دارند، پس حتماً موفقند؟ من فکر میکنم این شرکتها لج کردهاند. حالا با خودشان یا با دیگران را نمیدانم. ولی لج کردهاند. چند سالی است که با هم بر سر «چطور مشتریهای قبلی را بپرانیم؟» رقابت میکنند.
نیم نگاهی به این کرهایها بیندازید. هیوندای و به خصوص کیا را میگویم. ببینید در لیست محصولات جدید خود چهها که نمیکنند. یکی از یکی زیباتر. وقتی نسل یا مدل جدیدی میآید، دلت نمیسوزد که نسل قبلی حیف شد. میگویی خداوکیلی عالی است. مثال میخواهید؟ سورنتو. حی و حاضر.
کیا موتورز به پیشنهاد خواهر بزرگتر خود هیوندای، میبایست شاسیبلندی در سایز متوسط برای حضور در بازارهای جهانی دست و پا میکرد.
نه بزرگتر و نه کوچکتر. دقیقاً سایز متوسط. این چیزی بود که کیا مجبور به تولید آن شد. چرا که بعدها دیدیم اسپورتیج کوچکتر و موهاوی بزرگتر را تولید کرد. خلاصه، اولین تجربه این کرهای رو به پیشرفت سال 2002 معرفی شد. نامش Sorento بود. کارشناسان میگویند زیر پوست این خودرو هیوندای Terracan قرار گرفته است.
با این حال بیانصاف نباشید.
حتی در نسل اول هم چهره قابل قبولی داشت. این خودرو بعد از چند سالی به عنوان نخستین وارداتیهای شرکت «اطلس خودرو» پا به ایران گذاشت. سورنتو به غیر از کره جنوبی در روسیه و فیلیپین نیز تولید میشد. اگر یادتان باشد این سورنتوها به پیشرانهای 3.3 لیتری با آرایش شش سیلندر Vشکل مجهز بودند. پیشرانهای که در نوع خودش یکی از حجیمترینها و طبیعتاً قویترینها بود.
تازه این در حالی بود که پیشرانههای 3.8 لیتری نیز برایش در نظر گرفته شده بود. آن موقع قیمتش 50 میلیون هم نمیشد.
پاقدم این سورنتو برای همه آمد داشت. هم برای تولیدکننده و هم برای مصرفکننده. در ایران هم که برایش سر و دست میشکستند. سورنتوها، بزرگ و قوی و ارزان با گارانتی خیرهکننده بود. به همین دلیل اگر پولش را داشتید حتماً میخریدیدش. هنوز هم همینطور است. بد نیست بدانید که طبق آمار سورنتو پرفروشترین شاسیبلند بازار ایران است.
درست مانند حرفهایها، سورنتوی نسل اول در اوج خداحافظی کرد. سال 2009 نسل دومش آمد. وه که چه نسلی. پشت این خودروی زیبا، یک دنیا مدیریت بود. این برای اولین بار است که یکی از محصولات کیا در آمریکا تولید میشد. کارخانه و خط تولید آنها با هزینه یک میلیارد دلار در جورجیا تاسیس شد.جایی که محصول مشابه هیوندای یعنی سانتافه نیز تولید میشود.
با استخدام سرطراح جدید پیتر شرِیر، ورق برای سورنتو و بیگمان برای کل محصولات کیا برگشت. حالا دیگر قزاقستان هم به لیست تولیدکنندگان این خودرو اضافه شده است. شاید دیگر آن پیشرانههای حجیم قدیمی تولید نمیشدند ولی به لطف پیشرفت فناوری، یک مدل 3.5 لیتری از نسخه 3.8 لیتری نیروی بیشتری تولید میکرد.
بازار این سورنتو در ایران بیش از پیش گل کرد.
شاید قیمتش بیشتر شده بود ولی همچنان به نسبت قدرت و امکاناتی که در اختیار راننده قرار میداد، بیرقیب بود. به گواهی مالکان این خودرو، سورنتوی جدید نرمتر، فرمانپذیرتر و به طرز مشهودی تیزتر بود. با افزایش ابعاد فضای داخلی آن نیز افزایش پیدا کرد. در ضمن، مصرفش هم بهتر شد.
به گزارش بازار خبر، در همین ایام اطلس خودروییها با مشکل جدیدی مواجه شدند؛ چیزی به اسم واردات نمایشگاهداران. تقریباً از دو سه سال پیش مدلهای ارزانتر این خودرو که به صورت آزاد توسط نمایشگاهداران وارد میشد، توازن بازار را به هم ریخت. سورنتوهای آزاد چون گارانتی و نظارت نمایندگی را نداشتند، قیمت تمامشدهشان کمتر بود. حالا که بحث به اینجا رسید بد نیست بدانید سورنتوی نسل جدید از موسسه ایمنی یورو NCAP 5 ستاره کامل دریافت کرده است.
یادتان باشد آنچه دربارهاش صحبت میکنیم یک مدل جدید است و نه یک نسل جدید. در پروژه تغییر چهرهای که اوایل سال 2013 روی این خودرو به عنوان فیسلیفت 2014 معرفی شد، شاهد تغییرات عمدهای هستیم. پیش از هر چیز، چهره جدید به خصوص چراغهای عقبش به چشم میآیند. چراغهایی که با هوشمندی تمام شبیه نسل جدید اپتیما طراحی شده است.
کیا از پیشرانههای جدید 3.3 و 2.4 لیتری GDI (پاشش مستقیم بنزین) استفاده کرد. فرمانی با کنترل هوشمند مجهز به موتور الکتریکی به جای مکانیزم سنتی هیدرولیکی. تعیین سه حالت برای فرمانپذیری Comfort یا راحت، Normal یا عادی و Sport یا شرایط پرفشار. شاسی جدید آن تا 18 درصد معیار Torsional Rigidity یا سختی پیچشی را افزایش داده بود.
این قابلیت برای پیمایشهای آفرود به منظور حفظ پایداری جانبی خودرو لازم است. نصب یک استرس بار جدید در کاپوت جلو که پیوستگی عملکرد فرمانپذیری را تضمین میکند. نصب سیستم تعلیق Hشکل تمام مستقل برای محور جلو و قرار دادن خودرو در حالتی مانند کالسکه. نصب سانروف یک تکه بزرگ با موتور برقی تاشو. تعبیه سیستم تهویه مطبوع دو حالته برای سرنشینان جلو و تک حالته برای سرنشینان عقب.
پورت مبدل برق 115 ولت. سیستم تشخیص نقطه کور. سیستم کنترل صوتی و چراغهای زنون HID اتوماتیک از جمله امکانات استاندارد این خودرو هستند. اما برای تریم SX Limited این خودرو نیز آپشنهای اضافی نیز در نظر گرفته شده که با پرداخت پول بیشتر میتوان از آنها لذت برد. مانند رینگهای 19 اینچی، کالیپرهای قرمزرنگ ترمز، صندلیهایی با پوشش چرم Nappa، گرمکن برای همه صندلیها، آینهها و غربیلک فرمان و همچنین سیستم موقعیتیاب جهانی. رقبای دیگر
خدا را شکر در این لحظهای که در خدمت شما هستیم هر دو این خودروها در بازار حضور دارند. ولی اختلافشان 40 میلیون تومانی میشود. نسخه 2013 را میتوان با 150 میلیون خریداری کرد ولی مدل جدیدتر 2014 کمتر از 190 میلیون پیدا نمیشود.
در بین شاسیبلندهای بازار گزینههای محدودی به چشم میخورند. مثلاً هیوندای توسان 2013 را داریم که بین 150 تا 160 میلیون تومان قیمت خورده است.
از همین شرکت سانتافه 2012 فول را داریم که 180 میلیون تومان خرید و فروش میشود.
شاید با همین پولها بتوان دست روی یک تویوتا Rav4 ژاپنی گذاشت که حدود 170 میلیون تومان میارزد.
حتی میتوان با کمی شانس یک پرادو GX دو درب را به قیمت 190 میلیون در بازار پیدا کرد.
خیلیها پیکاپی چون هایلوکس را به عنوان خودروی شهری خود انتخاب میکنند. این تویوتا نیز 150 میلیون تومان فروخته میشود.
برخی نمایشگاهداران به مشتری سورنتو 2014 میگویند حالا که داری 190 هزینه میکنی، 6 میلیون رویش بگذار و یک موهاوی هشت سیلندر Vشکل تیپ 8 بخر.
از آن سو آنها که فنیتر هستند میگویند به جای خرید 2013 معمولی برو یک اسپورتیج فول با 145 میلیون تومان بخر. که البته این یکی پیشرانهای 2.4 لیتری است.
به عنوان آخرین پیشنهاد در دنیای شاسیبلندها، بد نیست نیمنگاهی به رنو کولئوس بیندازید که در بازار 150 میلیون تومان قیمت خورده است.
Specifications |
2013 Kia Sorento |
2014 Kia Sorento |
حجم پیشرانه (cc) |
3470 |
3342 |
حجم هر سیلندر (cc) |
578.3 |
557 |
آرایش |
شش سیلندر Vشکل |
شش سیلندر Vشکل |
قدرت (hp*rpm) |
280 در 6300 |
290 در 6400 |
بازده قدرت (hp*lit) |
84.8 |
87.8 |
گشتاور (nm*rpm) |
336 در 5000 |
341 در 5200 |
بازده گشتاور (nm*lit) |
102.1 |
103 |
قطر سیلندر (mm) |
86.1 |
- |
نسبت تراکم |
10.5 بر یک |
11.5 بر یک |
شتاب صفر تا 100 (sec) |
8.8 |
7.3 |
سرعت نهایی (km/h) |
190 |
210 |
جعبه دنده |
شش سرعته اتوماتیک |
شش سرعته اتوماتیک |
فاصله دو محور (mm) |
2710 |
106.3 این |
نوع انتقال قدرت |
AWD |
AWD |
طول، عرض و ارتفاع (mm) |
4680-1890-1720 |
4683-1884-1734 |
اندازه تایر (in) |
17 و 18 |
17 و 18 و 19 |
فضای سرنشین (lit) |
4000 |
4300 |
فضای قسمت بار (lit) |
258 |
258 |
گردش فرمان (m) |
12 |
12.5 |
وزن (kg) |
1550 |
1500 |
توان کششی (kg) |
1730 |
- |
حجم باک (lit) |
70 |
65 |
مصرف میانگین (lit) |
11.8 |
- |
قیمت |
داخل: 150 میلیون تومان |
داخل: تومان 190 میلیون تومان |
|
خارج: شروع از 31 هزار و 700 دلار |
خارج: شروع از 37 هزار و 250 دلار |
مگان از طرحی امروزی و مدرن برخوردار است.
در نگاه اول، خطوط کشیده بدنه، پویایی و تحرک خودرو را نمایان می کند. انحناهای نرم و قدرتمند و ظرافت در طراحی بدنه، نشان دهنده کیفیت برتر این خودرو می باشد.
ظاهر پر ابهت، قدرتی تردید ناپذیر، تناسبات و ابعاد گسترده، همه به خودروی مگان چهره ای قدرتمند را ارائه می دهند. طراحی مدرن و فضای دلباز ، لذت رانندگی یک خودروی راحت سفری را فراهم می کند. به دنیای مگان خوش آمدید. خطوط ناب و ترکیب صندلی ها و کنترل های ارگونومی، ظرافت در طراحی و کیفیت بالای مواد به کار رفته احساس دلپذیری در شما ایجاد می کنند.
خود را به آرامش این محیط خوشایند و فریبنده بسپارید. وضعیت استقرار راننده، در قالبی مدرن و ساده، انسان را به رانندگی دعوت می کند. وضعیت دلپذیر رانندگی تمام توجه و حواس شما را در اختیار می گیرد. با افزایش فاصله محورهای جلو و عقب، صندلی های عقب از فضایی گسترده و راحت برخوردارند. از رانندگی لذت ببرید هنگامی که می نشینید، اولین فکری که به ذهن می آید: "پویایی، تحرک و طراحی منحصر به فرد خطوط بیرونی بدنه می باشد". احساسی دلپذیر، ناب واستثنائی. خطوط پویا و سیال بدنه خودروی مگان، نویدبخش احساسی از لذت و قدرت است که در داخل خودرو به کمال خود می رسد! وضعیت دلپذیر رانندگی توجه شما را جلب می کند. طراحی ارگونومی شما را قادر می سازد تا به معنای واقعی از سفر لذت ببرید. سیستم تهویه هوا، مطلوب ترین دمای مورد نظر شما را تامین می کند. خود را به سکوت درون خودرو بسپاریدایمنی
با خودروی مگان، اختیار جاده کاملا در دستان شماست. ترمزها قدرتمند و ایمن هستند. سیستم ABS ، توزیع الکترونیکی نیروی ترمز در چرخ ها EBV و سیستم کمکی ترمز، همگی موجب بهبود کارآیی دیسک های ترمز در چهار چرخ می باشند.
ثبات و کنترل روی جاده بی مانند است.
ایمنی
مگان شما را در هر کجای خودرو که نشسته باشید محافظت می کند. قبل از هر چیز، تغییر شکل و جمع شدن چارچوب بدنه در زمان تصادم، کاملا برنامه ریزی شده است، قسمت اعظم فشار ناشی از تصادم در بدنه جذب شده وبدین ترتیب از آسیب به سرنشینان جلوگیری خواهد شد. سیستم محافظت رنو SRP ، به دنبال آن از همه سرنشینان محفاظت می کند. این سیستم به کیسه های هوای قابل تنظیم در جلوی خودرو و سیستم Dual Pretentioner در کمربندهای ایمنی جلو مجهز می باشد. مگان همچنین به کیسه های هوای جلو و جانبی، کیسه های هوای جلو و پرده ای و تنظیم کننده فشار در هر پنج صندلی مجهز است که حفاظت بی مانند را برای تمامی سرنشینان به ارمغان می آورند. مگان در مجموع به 6 کیسه هوا مجهز می باشد!
کارت کلید رنو
مگان با بهره بردن از فن آوری جدید، امکاناتی را در این رده از خودروها ارائه می کند که تا قبل از این دیده نشده است. یکی از هوشمندانه ترین این امکانات "کارت کلید رنو" است. کافی است تا این کارت را داخل کارت خوان کرده و دکمه استارت را همراه با گرفتن پدال کلاج یا ترمز فشار دهید تا موتور خودرو روشن شود. مگان به سیستم ضد سرقت خودرو(immobolizer )مجهز است که مانع از ربوده شدن خودرو می شود.
چراغ همراه تا منزل
مهندسان و طراحان رنو مفاهیم و نوآوری های جدیدی را ارائه کرده اند تا آسایش شما را بهبود بخشند که یکی از این نوآوری ها چراغ "همراه تا منزل" نام دارد. این امکان جدید راننده را قادر می سازد تا پس از خاموش کردن موتور، و خارج شدن از خودرو چراغ های جلو را به طور موقت (30 ثانیه الی 2 دقیقه) روشن نگاه دارد و به این ترتیب با سهولت بیشتری راه خود را در تاریکی پیدا می کنید.
درب باک بنزین با درپوش باک یکپارچه
سوپاپ هوادار که به راحتی و با داخل کردن دهانه لوله بنزین داخل محفظه باز می شود. به این ترتیب بنزین نه روی شما می ریزد و نه سر ریز می گردد، آنچنان که به طور معمول و در هنگام پیچاندن درپوش محفظه بنزین اتفاق می افتد.
این اتومبیل دارای موتوری پر قدرت (148 اسب در 5500 دور ) میباشد که نسبت به بدنه سبک این اتومبیل شتاب فوقالعادهای را القا می نماید.
لازم می دانم از دستگاه SAAB 9-3 نام ببرم که مشخصات فنی شبیه همین اتومبیل را داشت (4 سیلندر 2000 سی سی و152 اسب در 6000 دور ) و بجز مصرف پایین این ژاپنی و هندلینگ و ایمنی بالای سوئدی مذکور تفاوتی از لحاظ ترمز و شتاب و صدا داخل اتاق احساس نمی کنم . همچنین مدتی هم مزدا6 مدل 2004 داشتم که حدودا همین مشخصات را داشت . بجز اتاق بزرگتر مزیت چندانی را نسبت به مزدا3 جدید قابل ذکر نمی دانم البته حتماً مزدا6 جدید بسیار کاملتر است .
دارا بودن تعادل بسیار خوب مدیون سیستم dfs و پهنای بسیار خوب اتاق و تعلیق مجزای آن است که به خوبی سر هر پیچ خودنمایی میکند . حتماً مستحضر هستید که ژاپنیها به دلیل اینکه اغلب جثه نحیفی دارند استاد طراحی اگونومیک هستند و حتی در اتومبیلهای دهه 70 ژاپن هم این امر کاملاً محسوس است درنتیجه دید بسیار عالی از طرفین و آینه وسط ، دسترسی مناسب به ابزارهای کنترلی اتاق دور از انتظار نیست . استهلاک پایین مخصوصا در جلوبندی خودرو از نقاط قوت آن است.
با این همه اگر اتومبیل مونتاژی در ایران بدون اشکال باشد باید تعجب کرد اما این موضوع در ارتباط با مزدا 3 صادق است بنابراین نقاط ضعف این اتومبیل زیاد نیست . شما حدود 100میلیون پول برای اتومبیل 16هزار دلاری میپردازید و ناگهان متوجه می شوید که پخش صوت تاچ جای خودرا به یک سیستم پخش تک CD داده است که البته در صورت پرداخت 700 هزارتومان به گروه بهمن در نمایندگیها قابل نصب است شرکت بهمن خودرو همچنین دریافته است که تنظیم ارتفاع چراغها نیز خیلی مهم نیست و برای همین تنها جای کلید خالی آن هر روز شما را آزار می دهد. در هر صورت این بهترین ماشینی است که می توانید ان را خریداری کنید و در جدول بهترین ها در ایران جایگاهی بهتر از هر ماشین دیگری دریافت کرده است من این ماشین را در رده 1000000000از ماشین های دیگر بیشتر تر جیح دادم.